آیا شما هم در بین دوستان، خانواده، آشنایان و همکاران با فردی برخورد کرده اید که علایم افسردگی داشته باشد؟ فرد افسرده نیاز به درمان دارد و بسته به نوع و میزان پیشرفت افسردگی راه حل ها یی برای وی وجود خواهد داشت. اما اگر شما خود می خواهید دست به کار شوید و به کمک این افراد بروید با ما همراه باشید.
افسردگی، بی دلیل و به یکباره اتفاق نمیافتد. افسردگی یک شخص، بقیه افراد را نیز متاثر میکند و آن ها را تحت تاثیر اثرات مسری و ناشی از این بیماری، قرار می دهد. در این مواقع، عمدتا، اعضای خانواده و دوستان فرد بیمار، احساس درماندگی میکنند و نمیدانند تا چه گونه با فرد افسرده ارتباط برقرار کنند و چگونه به شخص عزیزشان کمک کنند.
این که فرد افسرده بتواند، خواستههایشان را به زبان آورد، اتفاقی بسیار خوبی است و باعث میِشود تا خانواده و دوستان او بدانند که درباره چه چیزهایی با او صحبت کنند و یا برای او چه کاری میتوانند انجام دهند. Raymond MD بنیانگذار علم روانپزشکی و مدیر کلینیک اختلالات عاطفی، واقع در دانشکده پزشکی Johns Hopkins درشهر بالتیمور میباشد؛ او در این زمینه میگوید که: مهارت های ارتباطی فرد بیمار، به طور قابل توجهی کاهش مییابد و ارتباط برقرار کردن با دیگران، برای او تبدیل به یک مشکل جدی میشود و از بیان احساسات خود خجالت میکشد. یک فرد افسرده فکر میکند که به صورت پیش داورانه دربارهی او، قضاوت خواهد شد.
نحوه اقدام کردن هر کدام از اعضای خانواده، در این ضیمنه میتواند متفاوت باشد و ممکن است آنها مدیریت کردن این وضعیت را بلد نباشند. هر فرد میتواند رفتاری متفاوت برای مقابله با معضل افسردگی داشته باشد. در اینجا ما چند نکته کلی در راستای بهبود بیمار، که باعث میشوند هم او و هم خود شما احساس امید بیشتری داشته باشید و قدرمندتر شوید را، بازگو کردهایم.
سعی کنید تا در زمینه افسردگی و سایر اختلالات رفتاری، اطلاعاتی کسب کنید
شما به تنهایی نمیتوانید به طور کامل فرد را درمان کنید، اما میتوانید با آموختن دربارهی بیماری افسردگی، حال فرد افسرده را بیشتر درک کرده و به نوع اختلال رفتاری آنها پی ببرید. مطالعه کردن درباره بیماری فرد باعث میشود تا احساس کنید که میتوانید شرایط را کنترل کنید و همچنین سبب میشود ، صبر یشتری برای تحمل شرایط آشفته و ناامید کننده پیشآمده، داشته باشید.
برای شروع در نوشته زیر، چند وبسایت را در این زمینه معرفی کردهایم:
وبسایت www.familyaware.org کمک می کند تا خانوادهها بتوانند افسردگی و ناهنجاریهای ناشی از رفتارهای دوقطبی را ، تشخیص داده و از پس آنها بربیایند (با آن مقابله کنند)،تا فرد بیمار بهبود یافته و با این روش از احتمال خودشکی کردن او جلوگیری کنند.
وبسایتwww.dbsalliance.org نیز مرجعی خوب، برای آموزش محبت، امید و درک در میان اعضای خانواده است. این وبسایت مطرح منابع علمی و وسیعی با موضوع خانواده و اطلاعات دیگری از جمله؛ نحوه کمک به فردی که در وضعیتی بحرانی قرار دارد، راهنمایی درباره علایم بیماری و درمان آن، کمک به وضعیت روابط و… را در اختیار مخاطبین خود قرار میدهد.
وبسایت www.nami.org نیز یک گروه پشتیبانی برای راهنمایی و هدایت کردن دقیق افراد خانواده، پرستاران و افرادی است که دوستشان داریم و به بیماری روحی مبتلا هستند. شما با کمک این وبسایت می توانید، از چالش ها و موفقیت های افراد دیگری که در شرایطی مشابه با شرایط شما قرار دارند، اطلاع کسب کنید.
از افراد افسرده سوال بپرسید و به دنبال ریشه (علت اصلی) ایجاد مشکل او باشید
بهترین روش برای درک یک موضوع (و یا شخص) این است که دقیقا مانند یک روزنامهنگار تحقیق کنید و سؤالات زیادی بپرسید. سوال پرسیدن از فردی که از اضطراب و افسردگی رنج میبرد، یک امر کاملا حساس است، زیرا هر انسانی، زندگی و گذشته خاص و هر شخص، تجربیات مختص به خودش را دارد. مسلما دوست شما ، هیچ وقت مستقیما اطلاعاتی را که لازم دارید، به شما بازگو نخواهد کرد، زیرا از دیده شدن علایم افسردگیاش و یا این که مورد قضاوت از جانب شما واقع شود، خجالت خواهد کشید.
پس برای بهتر فهمیدن آن چه، که اتفاق افتاده است، باید در میان اطلاعاتی که به دست میآورید، کندوکاو کنید. در لیست زیر میتوانید، برخی از سوالاتی را که میتوانید از فرد بیمار بپرسید را مشاهده کنید:
- اولین بار چه زمانی احسای بدی کرده است؟
- از او بپرسید که آیا میتواند به چیزی که باعث ایجاد این برآشفتگی ذهنی در او میشود، فکر کند؟
- آیا درباره خودکشی فکر میکند؟
- آیا چیزی وجود دارد که احساس بهتری به او بدهد؟
- چه چیز حال او را بدتر میکند؟
- آیا دچار استرس شده است؟
قطعا شما کاربران هاو کن یو بهتر از هر روانشناسی که در زمینه سلامت روان کار می کند، خواهر یا دوست یا براد و یا پدرتان را میشناسید، پس به آن ها کمک کنید تا بتوانند از سردرگمیهای ناشی از علایم افسردگی، خودشان را نجات دهند و با یکدیگر بررسی کنید که چه عاملی، دلیل اصلی و ریشهای افسردگی آنهاست؟ آیا این علت، مشکلی فیزیکی و یا احساسی و شاید مشکلی روحیست
به افراد افسرده کمک کنید تا چیزهایی که باعث استرسشان میشود را شناسایی کنند و با آن مقابله کنند
کاملا واضح است که، داشتن استرس، عاملی بسیار مهمی در ایجاد افسردگی است. داشتن استرس بالا، باعث میشود تا هورمون کورتیزول در بدن بیمار ترشح شده و وارد جریان خونی او شود ودر نتیجه باعث التهاب (به هم ریختن) سیستم عصبی و هر سیستم حیاتی دیگر، در بدن او شوند.
در یک مطالعه، که بر روی موشهای آزمایشگاهی در ماه مارچ سال ۲۰۱۷ توسط محققینی از دانشگاه های شهرهای Aarhus و شهر Aalborg (واقع در کشور دانمارک) انجام شد، نشان داده شد که، داشتن استرس، توانایی ذاتی مغز را، در حفظ سلامتی خود، کاهش می دهد. همچنین نشان داده شد که، هیپوکومپوس که قسمتی از مغز است که خلق و خو و حالات ما را تنظیم میکند؛ کوچک شده و به طور منفیای عملکرد کوتاه مدت حافظه و توانایی یادگیری در بیمار را ،تحت فشار قرار میدهد.
همچنین داشتن استرس، باعث ایجاد اختلال در روشهای خودآگاهانه شما هنگام مقابله با مشکلات میشود و باعث آسیبپذیر شدن فرد بیمار و ایجاد اختلالاتی در خلقوخوی او میشود. وظیفه شما این است تا به شخصی که دوستش دارید کمک کنید تا منشا استرس در زندگیش را پیدا کند و باعث شوید برای کم کردن استرس، راه حلها و افکار مثبتی به ذهن او بیاید. این تغییرات، لزوما نباید چشمگیر باشند. انجام دادن برخی از ترفندهای کوچک در طول روز، مانند نفس عمیق کشیدن، نیز میتواند روند پیشرفت، اختلالات ناشی از استرس را کاهش داده و حتی برعکس کند.
آنها را تشویق کنید تا به دنبال گروه پشتیبانی بگردند
مهم نیست که دچار چه بیماریای هستید. چه این بیماری، بیماری قلبی عروقی باشد و روحی-روانی؛ علایم ناشی از استرس باعث میشوند تا فرد بیمار احساس تنهایی کند. این یعنی فرد بیمار برای بهبود کامل ، به حمایت افرادی احتیاج دارد که با داستانها و اتفاقات ترسناک زندگیشان تجربه مشترک دارند و توانستهاند از آنها خارج شوند؛ تا بداند که تنها نیست.
تحقیقات نشان داده است که، شرکت در گروه های حمایتی، به بهبود فردی که در معرض افسردگی قرار دارد، کمک می کند و شانس برگشت بیماری را کاهش میدهد. دریک مجله پزشکی مقالهای در رابطه با ۱۵۸ زن مبتلا به سرطان متاستاتیک پستان که تحت درمانهای گفتاری-حمایتی قرار گرفتند منتشر شد؛ این زنان نسبت به زنان دیگری که تحت درمان گفتاری-حمایتی نبوده، بهبود بیشتری در علائم روانشناختی خود نشان داده و درد کمتری را تحمل کردند. پس برای پیدا کردن راههایی برای احساس پشتیبانی بیشتر، با دوستانتان همفکری کرده و تحقیق کنید و گروههای آنلاین و یا افرادی را که در این زمینه مفید هستند را بیابید و آن ها را با دوستانتان به اشتراک بگذاری
به آنها یادآوری کنید که آنها فوق العاده قوی هستند
دکتر DePaulo درکتابی معروف درباره شناخت استرس، میگوید: “زمانی که شما افسرده هستید، اعتقاد ندارید که شما ارزش دوست داشتن شدن را دارید”. و این مساله دقیقا همان چیزی است که روابط و به خصوص ارتباطات را، برای شما دشوار می سازد. یکی از راه هایی که باعث بهبود بیماران میشود، این است تا نقاط قوت آنها را به آنها یادآوری کنید و مثالهایی ملموس برای آنها بزنید و زمانهایی از زندگیشان را که از خود شجاعت، استقامت، شفقت، صداقت و پشتکار، نشان دادهاند را برایشان یاد آوری کنید. حتی اگر عکس هایی از دستاوردها یا پیروزی هایی در گذشته آنها دارید، که اعتماد به نفس آنها را تقویت کرده و باعث دلگرم شدنشان در مسیر بهبود حالشان میشود، آن عکسها را به آنها نشان دهید.
فرد افسرده را بخندانید، زیرا خندیدن باعث کمک به درمان و بهبود آنها میشود
تحقیقات نشان داده است که، خندیدن یکی از بهترین چیزهایی است، که می توانید برای سلامتی خود انجام دهید. در حقیقت داشتن حس شوخ طبیعی و خنده، باعث میشود تا از بیماریهای بیشماری در امان بمانید. در سال ۲۰۰۵ شخصی به دلیل افسردگی شدید، در یک بیمارستان بستری شد و یکی از پرستاران روانپزشکی که مسئول مراقبت از آن فرد بود، تصمیم گرفت تا یک جلسه درمان گروهی شامل تماشای یک فیلم کمدی و انگیزشی با موضوع افسردگی برای آن بیمار بگذارد و به مدت یک ساعت همه کسانی که در آن گروه بودند خندیدند و تاثیر خندهدرمانی بر روی آنها، به طرز شگفت آوری قوی بود.
وینستون چرچیل ( سیاستمدار و نویسنده بریتانیایی) همیشه افسردگی را به اسم سگ سیاه میخواند و در این باره میگوید: هرگاه سگ سیاه گریبانگیر یکی از دوستان من میشود؛ سعی میکنم تا او را بخندانم، زیرا با خندیدن، بخشی از ترسها و وحشتهای انسان، ناپدید میشوند.
به آنها بگویید که، احساسشان همیشه همین طور باقی نمیماند
زمانه که به شدت افسرده هستید، بهترین حرفی که از شخص و یا اشخاصی میتوانید بشنوید، تا باعث شود کمی احساس بهبود بکنید، این جمله است: تو همیشه این طور احساس نخواهی کرد و همینطور باقی نمیمانی.
در اصل این جمله یک حقیقت کاملا ساده است و دارای یکی از قدرتمند ترین عاملهای بهبود بیماری، یعنی داشتن امید، است. در حقیقت سختترین وظیفه شما به عنوان یک دوست و یا فردی از خانواده، دادن امیدبه فرد بیمار است. شما کاربران هاو کن یو باید کاملا باور داشته باشید که آن شخص بهتر میشود، زیرا با التیام یافتن قلب انسان، ذهن و بدن او نیز به زودی التیام مییابند.
اگر هیچ کاری از دستتان برنمیآید، شنوده خوبی باشید
شما میتوانید تا تمامی نکاتی را که در بالا ذکر شد را نادیده بگیرید و فقط به صحبتهای فرد بیمار گوش دهید. سعی کنید تا قضاوت نکنید و افکارتان را برای خودتان نگه دارید و یک تماس چشمی خوب با فرد بیمار برقرار کنید و گوشهایتا را کاملا باز کنید. Rachel Naomi Remen در پرفروشترین کتابش با نام Kitchen Table Wisdom در این باره بدین صورت نوشته است:
من اعتقاد دارم که سادهترین و قدرتمندترین راه برای ارتباط برقرار کردن با یک شخص، گوش دادن به حرفهای اوست. پس فقط شنوده باشید.
شاید مهمتریی چیزی که یک انسان میتواند به انسانی دیگر ببخشد، توجه کردن به اوست؛ به خصوص اگر این توجه، توجهی قلبی باشد. زمانی که مردم با شما صحبت میکنند، حتما نباید کاری انجام دهید، بلکه فقط پذیرای حرفهای آنها باشید و بگذارید تا راحت باشند و به سخنان آن ها گوش دهید و توجه کنید. اغلب اوقات، توجه به صحبتهای یک نفر، بسیار مهمتر از درک کردن او میباشد.
برای ارسال دیدگاه خود، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود