تا به حال تا چه اندازه برای مدیریت استرس خود تلاش و برنامه ریزی کرده اید؟ استرس حالتی است که ممکن است با آن عمیقا و در زندگی شخصی خود رو در رو شده باشید و حتی ممکن است که موفقیتتان مغلوب نقطه ضعفی به نام عدم مدیریت استرستان شده باشد. پس مدیریت و کاهش استرس و همچنین روش های مقابله با آن یک مهارت ضروری برای هر فردی به حساب می آید.
قطعا باعث شگفتیتان است که بدانید زندگی کردن با وجود استرس امری عادی شده است. با توجه به تحقیقات انجمن روانشناسی آمریکا، تقریبا ۶۰ درصد آمریکایی ها دچار استرس ناشی از نگرانیهای همچون نگرانی در مورد پول، فشار کاری و سلامتی خود هستند، که این چند مورد تا ۷۶٪ از علت اصلی استرس آنها را تشکیل میدهد. شما چطور؟ بدون شک با استرس های مختلفی از زندگی شخصی گرفته تا کاری مواجه هستید.
مطالعات متعددی نشان دادهاند که استرس تاثیر منفی و شدیدی بر سلامت دارد و عدم مدیریت استرس در طولانی مدت باعث اضطراب، افسردگی، بیماری های شریانی و مشکلات خواب میشود که هر کدام برای به خطر انداختن یک زندگی کافی هستند.
با این حال، مفهوم استرس به خودی خود پیچیده است و انواع مختلفی از استرس وجود دارند و برای مواجه با انواع آن، همیشه یک راه مشابه و یکسان وجود نخواهد داشت.
در این مقاله، ما در روشی عمیقتر به بررسی علل واقعی استرس و نحوه مدیریت آن خواهیم پرداخت. روش هایی که بدون شک شما با به کار بردن و تمرین کردنشان به خوبی می توانید به مقابله بر استرستان بپردازید. البته روش هایی هم برای مقابله سریع با استرس وجود دارند که شما با به کاربردنشان می توانید در لحظه نسبت به کاهش استرس خود اقدام کنید که در لینک زیر می توانید ان را مطالعه کنید.
چگونه استرس را سریع کنترل کنیم؟ (کاهش سریع استرس)
سرفصلهای این مقاله کامل از هاو کن یو شامل موارد ذیل هستند:
- این روزها منشا اصلی استرس چیست؟
- علائمی که استرس را نشان میدهند.
- علائم آشکار (یا واضح) استرس
- علائم استرس عمیقتر (علائم نه چندان آشکار)
- نحوه مدیریت استرس (راهنمای گام به گام)
- قسمت الف- ۴ علت واقعی استرس را رمزگشایی کنید.
- قسمت ب- ذهنیت خود را برای تبدیل کردن استرستان به موفقیت، تغییر دهید.
- قسمت پ- راهنمای گام به گام برای مدیریت استرس
- تبدیل استرس به موفقیت
این روزها منشا اصلی استرس چیست؟
استرس چیست ؟ استرس یک واکنش تکاملی به تهدیدهای موجود در محیط اطرافتان است. در روزهای غارنشینی بشر، استرس به او کمک میکرد تا هنگام مواجه با حیوانات وحشی از راه حل مبارزه یا فرار استفاده کند و جان سالم به در ببرد و یا در مواقع لازم برای دفاع از قلمرو خود مبارزه کند.
اما در دنیای مدرن امروزی، استرس به عنوان یک مکانیسم مقابله ای برای سرو سامان دادن به درگیرهای فکری و عاطفی از قبیل برخورد با کارفرمایان سختگیر، مدیریت امور مالی و یا دوام آوردن در برابر مشکلات زندگی و سلامتی، استفاده میشود که نیازمند مدیریت است.
ممکن است که این مشکلات، به صورت روزمره در زندگی هر فردی دیده و تجربه شوند و یا به بیان ساده ممکن است که شما آن قدرت روحی و فضای باز ذهنی را برای پاسخ موثر دادن به این مشکلات و مقابله با همه آنها را نداشته باشید. دقیقا در این جاست که استرس مزمن شده و شروع به بر هم زدن نظم زندگی می کند.
علایم استرس چیست؟
علائم استرس می توانند بسیار آشکار باشند و بسته به نحوه برخوردتان هنگام مواجه با تجربیات استرسزا، میتوانند تا به طرز عمیقی در روانتان جای گرفته باشند. نمی توان علایم مشخصی را برای استرس متذکر شد و از طرف دیگر خوب می دانیم که استرس چه شرایطی دارد و یا بهتر است بگوییم با چه نشانه هایی رو به رو هستیم.
علائم آشکار (یا واضح) استرس
- علائم استرس معمولا به صورت ناراحتی فیزیک، روحی یا عاطفی آشکار می شوند. علائم فیزیکی شامل سردرد، خستگی، ناراحتی معده یا عدم توانایی خواب خوب هستند.
- علائم ذهنی شامل احساس سرخوردگی، دمق بودن و ناتوانی از رضایت داشتن از خود یا خاموشی و سکوت است.
- علائم عاطفی عبارتند از تحریک پذیری، بی قراری، اضطراب، عصبی بودن، افسردگی، احساس تنهایی داشتن، لرزش دستان و صدا، افزایش ضربان قلب …. و همچنین احساسهایی مانند این که هیچ راه نجاتی برایتان وجود ندارد.
علائم استرس عمیقتر (علائم نه چندان آشکار)
قطعا بسیاری از شما تمایل دارید که از مقابله با عوامل استرسزا جلوگیری کنید و فکر می کنید که اجتناب از مشکلات، آنها را از بین می برد و باعث این میشود که دیگر عصبی نشوید. از لحاظ روانشناختی به این روش “مقابله از راه اجتناب کردن ” میگویند و این سخن بدین معناست که آن چیزی که در برابرش مقاومت میکنید، همچنان ادامه و و وجود خواهد داشت.
مقابله از راه اجتناب، در طولانی مدت کار نمی کند، زیرا با این روش شما با مشکلاتتان رو در رو نمیشوید و این کار به جای کم کردن استرستان، اضطرابتان را نیز در دراز مدت افزایش میدهد. همچنین ممکن است که به سایر روشهای نه چندان واضحی از جمله روشهای زیر، که حتی میتوانند به سلامت و آسایشتان لطمه بزنند، روی بیاورید.
خوردن عصبی و یا پرخوری ناشی از عدم مدیریت استرس
در حقیقت روی آوردن به غذا خوردن زمانی که تحت تأثیر استرس قرار دارید، اتفاقی بسیار رایج است، زیرا غذا خوردن به شما کمک می کند تا به دلیل وجود سیستم پاداش در مغزتان، در آن لحظه احساس خوبی داشته باشید. غالبا افراد برای ضعیف کردن احساساتشان و اجتناب از فکر کردن به آنها، به خوردن روی میآورند و این امر اغلب منجر به خوردن اجباری یا مصرف الکل و زیاده رویی در خوردن میشود، به طوری که احساس میکنید که دیگر کنترلی بر روی انتخاب میزان غذایتان و حجم آن ندارید.
اعتیاد به نوشیدنی ها و یا استعمال سیگار مانند عات به غذا خوردن رفتار می کند. برخی از افراد برای آرام و راحت شدن در زمان حال ، به الکل یا سایر مواد دیگر روی میآورند که با تکرار دوباره و دوباره این کار، این روند به راحتی تبدیل به یک اعتیاد برایشان میشود. مصرف بیش از اندازه از انواع نوشیدنی های گرم و سرد همچون نوشیدنی هایی گاز دار و یا قهوه و یا مصرف سیگار هم در این دسته قرار دارند. همه این ها تنها برای فرار کردن از استرس و دور شدن از آن است.
رفتارهای عصبی از قبیل جویدن ناخن ها و یا تیک های عصبی
از آن جایی که شما به طور مستقیم با استرس برخورد نمیکنید و یا در مدیریت کردن آن ناتوان هستید، در نهایت این انرژی ناخوشایند را از طیق شکانندن انگشت (صدای شکاندن ) و یا جویدن ناخن هایتان تخلیه میکنید.
کارهایتان را به تعویق میاندازید و از برنامه خود خارج می شوید
یکی از رایج ترین عواقب عدم کاهش و یا مدیریت استرس، به تعویق انداختن است. این کار تنها افزایش اضطراب شما را به دنبال دارد و باعث می شود تا احساسی بدتر از احساس زمانی که استرس داشتید، پیدا کنید. این روند در نهایت منجر به زیر سوال بردن انگیزه، اراده، نظم و انضباط میشود که میتواند منجر به عزت نفس پایین و احساس گیرافتادگی در زندگیتان شود.
حالت تهاجمی و منفعل پیدا میکنید
استرس شما را تحریکپذیر و پرخاشگرتر از حالت عادی میکند، به طوری که دوست دارید تنها باشید و صبرتان را برای برخورد با افراد دیگر و یا انجام وظایف روزمره از بین میبرد. غالبا این اتفاق منجر به این میشود که حتی افرادی که دوست دارید را کنار گذاشته و بیشتر احساس تنهایی و افسردگی داشته باشید. شما کاربران هاو کن یو در مقاله کامل زیر هم میتوانید نشانه ها و علایم افسردگی را مطالعه کنید.
چگونه بفهمیم افسرده هستیم ؟ ( علایم افسردگی )
احساس رعب و وحشت به شما دست میدهد
آیا تا به حال به عواملی که باعث ایجاد استرس می شوند فکر کرده اید؟ مثلا چیزهایی مثل این که چرا فلان اتفاق خاص برای شما میافتد و شما در این و ضعیتقرار دارید، یا نسبت به آن شرایط و موقعیت به فکر و خیال فرو میروید و کلا در رابطه با شرایط و وضعیت خود نگران هستید. این روش حتی بیشتر از قبل شما را به یک مارپیچ منفی می فرستد و دیگر به طور فعال، قادر به پاسخگویی به چالش های زندگیتان نخواهید بود. کم کم به واسطه استرس ایجاد شده و البته عواقبش به سوی افسردگی قدم بر می دارید.
بیماریهای مزمن و استرس
وقوع انواع بیماری های خودایمنی از جمله بیماری IBS، کرون و کولیت اولسراتیو حدود ۵۰ میلیون آمریکایی را تحت تاثیر خود قرار داده است و این روند هر ساله در حال افزایش است. مطالعات نشان داده است که ۸۰٪ از بیماران، قبل از این که محقیقین مربوطه تشخیص دهند که بیماری آنها ناشی از ترشح هورمونهای مرتبط با استرس است، به داشتن میزان زیادی از استرس در خود اعتراف کرده اند. این اتفاق منجر به اختلال در سیستم ایمنی و بیماری مربوط به سیستم ایمنی بدن می شود.
به طور خلاصه، عدم برخورد با استرس، منجر به آنچه که شما معمولا آن را خرابکاری خطاب میکنید میشود. شما را درگیر رفتارهایی که ظاهرا علیه اراده خودتان است میکند و احساس عدم کنترل داشتن بر زندگیتان به شما میدهد. این فقدان کنترل، عزت نفس را کاهش داده و می تواند شما را وادار به انجام عاداترفتاری ناخوشایندی از جمله اضطراب، افسردگی و خوردن غذا کند.
نحوه مدیریت استرس (راهنمای گام به گام)
برای مقابله با استرس به روش درست، لازم است تا شما کاربران بدانید که چه چیزی در عمیق ترین سطح باعث استرستان میشود، بنابراین میتوانید تا با علل ریشهای استرستان و نه فقط علائم آن، مقابله کنید.
قسمت الف – ۴ علت واقعی استرس را رمزگشایی کنید
همانطور که قبلا آموختهاید استرس تهدیدی برای بقای ما است و این تهدیدات در جهان مدرن بر طبق نظریه “هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو” به ۴ دسته متفاوت تقسیم میشوند. شناسایی اینکه کدام یک از این دستهها بزرگترین عامل استرس زای شما هستند، میتواند تا شما را قادر سازد تا به جای تکیه بر مکانیسمهای مقابله بیاثر، به پیدا کردن واکنش صحیح و درست روی آورید.
تهدیدات ایمنی
نخستین مرحله از هرم سلسله مراتب نیازهای انسانی مازلو برای شما کاربران هاو کن یو بیان می کند که همه انسانها یک تمایل اساسی برای حفظ ایمنی خود از لحاظ داشتن سطح خوبی از سلامت ، آزادی مالی و یک کار ثابت داشتن، دارند و اگر هر کدام از اینها از زندگی شما کم شوند، به خاطر سیستم تکاملی بدن، این کمبودها به چشمتان نوعی تهدید برای زنده ماندن و در نهایت باعث پاسخی برای استرس گرفتن شما دیده میشوند.
در این مرحله، لازم است تا از خود بپرسید که آیا در معرض تهدیدهای امنیتی قرار دارید؟
فشار کاری: آیا رییسی بیش از حد سختگیر دارید؟ آیا بیش از حد کار می کنید؟ آیا همکارهایی که باعث آزار و اذیتتان هستند دارید؟ آیا میترسید که شغلتان را از دست بدهید؟
آزادی مالی: آیا شما کاربران در این رابطه که پول کافی برای مراقبت از خود و یا خانواده خود ندارید مضطرب هستید؟ آیا منبع درآمد پایدار ندارید؟ آیا هزینههای شما بیشتر از درآمد شماست؟
مشکلات سلامتی: آیا شما یا شخصی از خانواده تان دچار یک بحران سلامتی یا بیماری مزمن شده است؟ آیا احساس می کنید که سلامتیتان به اندازه کافی خوب نیست که بتوانید بر اساس تواناییهایی که دارید زندگیتان را بگذرانید؟ و یا شاید هم برای این که حالتان خوب باشد به دیگران وابستهاید؟
داشتن تردید نسب به عشق و وابستگی
بخش دوم از هرم مازلو بیانگر این مساله است که همه شما دوست دارید که متعلق به یک گروه اجتماعی باشید و عشق یک نیازمندی بسیار مهم برای انسان است. آیا احساس عشق، صمیمیت و تعلقخاطر دارید و یا این موارد چیزهایی هستند که در حال حاضر در زندگیتان از دست رفتهاند؟
آیا ازدواج موفقی داشتهاید و یا با کسی که شما را کامل میکند در یک رابطه عاطفی قرار دارید؟ آیا از نقش خود به عنوان یک همسر، مادر، دختر و خواهر خوشحال هستید؟ و یا احساس میکنید که قادر نیستید همه توانایاییتان برای خانوادهتان بگذارید؟آیا دوستان و یا یک گروه اجتماعی دارید که احساس میکنید به آن متصل هستید؟آیا احساس تنهایی یا عدم داشتن عشق و یک حامی، را تجربه می کنید.
تردیدهای مربوط به عزت به نفس در مدیرست استرس
سومین بخش از هرم مازلو بیانگر یک انگیزه اصلی برای بسیاری از اقدامات شما است. نیاز شما به عزت نفس! عزت نفس به اعتماد به نفستان، دستاوردهایتان و احترامی که از جانب دیگران دریافت می کنید مرتبط می شود.
اگر عزت نفس شما آسیب ببیند:
دائما به دنبال مورد تایید بودن خودتان از نظر منابع خارجی و دیگران خواهید بود. و نه از جانب خودتان۱ و عزت به نفس و ایمان شما زمانی بالا میرود که از جانب دیگران مورد ستایش قرار گیرید و یا زمانی که چیزی را به دست آورید! در غیر این صورت شما احساس افسردگی خواهید کرد.
آیا هر کدام از این احساسات را حس میکنید؟
در بسیاری از انسانها، علت کم بودن عزت نفس این است که به خودشان خیلی سخت میگیرند. مثلا ممکن است که دستاوردهای زیادی داشته باشید، اما به جای این که کارهایی که به خوبی از پسشان برآمدهاید را حساب کنید، خودتان را بر اساس چیزهایی دیگر از جمله وزن، سایز لباسهایتان یا کارهایی که نتوانستهاید انجام دهید، قضاوت کنید.
مورد تحکم قرار گرفتن از جانب فشارهای اجتماعی و یا کمالگرا بودن خودتان، چیزهایی هستند که باعث ساخته شدن و ایجاد استرس الکی در درونتان میشوند و برای فرار از این استرس، غرق در کارهایی که در دستتان است میشوید.
به عنوان مثال، برای وزن کم کردن، ممکن است که روی به رژیم های شدید آورید و در نهایت دچار عقده روحی شوید (به عنوان مثال به نوشیدنی های الکلی یا پرخوری احساسی برای این که خودتان را از شر فکر کردن در رابطه با اضافه وزنتان راحت کنید، روی آورید.) که این در نهایت باعث ایجاد استرس بیشتر در درون شما شده و شما را در یک چرخه نادرست گیر میاندازد. ( مثلا چرخه رژیم گرفتن و بعد از آن زیادهروی در خوردن و بعد باز هم دوباره رژیم گرفتن و تکرار مداوم این روال)
تردید های ناشی از احساس نیاز به خودیابی (خودشکوفایی)
آخرین طبقه از هرم مازلو، هدف نهایی تمامی انسانها از وجودشان است. تحقق بخشیدن به پتانسیل خود و این که در بهترین حالت خود باشند. هنگامی که قادر به انجام این کار هستید، می توانید تا رویاهایتان را تعقیب کنید و خود مختار باشید و خلاقیت داشته و در کنار آن خودجوش باشید و در فعالیتهایی که دوستشان دارید و برایتان معنی دارند شرکت کنید.
اگر خودآزاری بزرگترین علت استرستان است، از خود بپرسید:
آیا احساس می کنید که مانعی بر سر راهتان است؟ و یا احساس می کنید که با تمام پتانسیل درونیتان نمیتوانید زندگیتان را بگذرانید و میتوانستید خیلی بهتر از اینها باشید؟
آیا رویایی در سر دارید؟ آیا عمیقا تمایل دارید که دنیایی که در اطرافتان است و تا الآن برای عوض کردنش وقفه میانداختید و یا مانعهایی که داشتید را عوض نمایید؟
اگر احساس می کنید که به این علت که نمی دانید چه کاری باید انجام دهید در حال عقب نشینی هستید و یا اگر خود را به واسطه دنبال کردن رویاهایتان، ارزش گذاری میکنید لازم است تا بدانید که شما در حال تجربه یک بحران اساسی در اواسط عمرتان هستید، پیدا کردن راه حل مناسب در این ضمینه بزرگترین چالش شما خواهد بود.
موارد بالا را جمعبندی کنید
هنگامی که این ۴ علت را بررسی کرده و سؤالات مربوطه هر کدام را از خود پرسیدید ، بزرگترین عامل استرستان و یا عدم تواناییتان در کنترل استرس را شناسایی کنید.
در بخش بعدی این مقاله، ما در هاو کن یو درباره نحوه مدیریت عاملهای استرسزا، بدون استرس گرفتن صحبت خواهیم کرد.
قسمت ب– تغییر دادن ذهنیت خود برای تبدیل استرس به موفقیت
به صورت کلی دو تغییر کلیدی وجود دارند که برای غلبه بر استرس کاملا ضروری هستند، اما برای این که عامل استرستان را تبدیل به عاملی برای موفقیتتان کنید، استفاده از این دو تغییر لازم است
از “مغز متفکرتان ” استفاده کنید نه از “مغز ابتداییتان”
همانطور که قبلا ذکر شد، استرس پاسخ ابتدایی مغز شما برای ایجاد بقا است که مصوب رویکردهایی همچون مبارزه و یا گریز میشود . در عین حال که در دوران غارنشینی بشر این روش برای بقای انسان یک راهکرد فوقالعاده مفید بود، این روش دقیقا همان روشی حتمی است که مصوب ثابت نگه داشتن شما و دستپاچه کردن شما میشود و توانایی فکر کردن در شرایط استرسزا را از شما میگیرد.
وقتی که قادر به فکر کردن نیستید، ناخودآگاه با احساسات منفیای از جمله اضطراب، نگرانی، غم و اندوه و خشم به استرستان پاسخ میدهید.
زمانی که نمی توانید کاملا مغز ابتداییتان را برای پاسخ دادن به استرس با چنین احساسات منفیای متوقف سازید، می توانیمد به طور همزمان مغز متفکرتان را نیز درگیر کنید تا تا تصمیم بگیرید که چگونه به این احساسات پاسخ دهید.
“مغز متفکر شما ” قادر خواهد بود که در پاسخ به استرس، تصمیمات منطقی و آگاهانهای را اتخاذ نماید.
این روش به شما کمک میکند تا بتوانید تصمیم بگیرید که اگر فقط احساس اضطراب میکنید (که یک پاسخ زیست شناختی است)، مضطرب نشوید.
همانطور که احساسات نتیجهایست که شما نسبت به عواطفتان از خود بروز میدهید، شما قادر خواهید بود تا زمانی که در یک وضعیت استرسزا قرار گرفتید، کاملا بر روی این که چه احساسی داشته باشی کنترل داشته باشید.
عواطف شما احساسات شما نیستند. احساسات شما ناشی از این که چگونه به عواطفتان پاسخ میدهید هستند.
آگاهی از این مساله که در حقیقت شما درکنترل این که چگونه به استرستان پاسخ می دهید هستید، کلید ضروری برای تحقق این امر است که بتوانید استرستان را به طرز بهتری کنترل کنید .
از استرس به عنوان یک انگیزه برای بهتر بودن استفاده کنید.
دومین تغییر ذهنی این است که باید تشخیص دهید که استرس فقط یک علامت است و علت اصلی اضطراب یا ناراحتی شما نیست.
زمانی که شروع به این میکنید که به استرستان بنگرید و تشخیص دهید که با وجود استرس چه چیزی در زندگیتان از دست رفته است، می توانید تا از این استرس استفاده کنید و تغییراتی را اتخاد نمایید که با ایجادشان بتوانید راضیتر باشید و آرامش و راحتی بیشتری به دست آورید.
پس از آن، استرس فرصتی به حساب میآید تا بتوانید حرفهای بهتر، روابطی دوستانهتر و توان بالقوه بالاتری برای خود بسازید. بدون وجود استرس ممکن است که هرگز این کارها را نمیکردید و خودتان را مقرر به هر چیزی که زندگی پیش رویتان میگذاشت، میکردید.
بخش پ- راهنمای مرحله به مرحله برای مدیریت استرس
با شناخت از عوامل استرسی که در بخش الف ذکر شد و ذهنیت جدیدی که در بخش دوم یاد گرفتید که برای خود ایجاد کنید، ، اکنون متوجه خواهید شد که شما در کنترل این که چگونه در شرایط استرسزا واکنش نشان میدهید و یا یا این شرایط چه احساس میکنید، هستید.
چهار مرحله ساده زیر می تواند تا به شما کمک کنند که به طور کامل و مثبت استرستان را کنترل کنید.
این که استرس دارید را به جای این که از آن اجتناب کنید، بپذیرید
اولین قدم برای مدیریت استرس موفق این است که آن را بپذیرید. با پذیرش استرس، می توانید تا کاملا احساستان را نمایان کرده و با آنها ارتباط برقرار کنید. این اتفاقی در شرایطی ممکن است که احساساتتان را تشخیص داده و تصمیم بگیرید که چگونه با استرستان به نحو درست مقابله کنید.
اجتناب کردن از این که استرس دارید، به طور جدی هر اثر مثبتی که از یادگرفتن این که باید با استرستان رو در رو شوید را خنثی میکند و در بیشتر موارد، منجر به چرخه های نادرست مانند زیاد غذ خوردن، به تعویق انداختن کارها و خرابکاری که در سرفصلهای قبلی ذکر شد، میشود.
درمانهای موثری همچون درمانACT (درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش که در موارد افسردگی، اضطراب و اعتیاد از آن میشود) همگی به ما میگوید که “پذیرش” کلیدی برای بهبودی است.
در ایجاد تغییرات در خود فعال باشید
دومین مرحله بعد از این که استرستان را پذیرفتید این است که اگر استرستان تحت کنترلتان نیست، کاری انجام دهید. به عنوان مثال با توجه به گفتههای ذکر شده در بخش الف مقاله زمانی که متوجد شدید که بزرگترین عامل استرس شما این است که اعتماد به نفستان بیشتر به وزن و تصویر بدنی شما وابسته است، تصمیم بگیرید که تمرکز ذهنیتان را بیشتر بر روی دستاوردهای دیگر خود متمرکز کنید. شاید تا قبل از این راهکارهای احساسیای مثل زیادهروی در خوردن را به عنوان یک پاسخ برای مقابله با استرستان پیش رو گرفته بودید. در این موارد میتواند تا از کسانی که تجربهای مشابه با تجربه شما داشتهاند کمک بخواهید.
داشتن نقش فعال در تغییر شرایط یا محیطی که موجب استرستان می شود، باعث کاهش استرستان میگردد.
“چرخه تاثیرگذاری مانترا” در کاهش استرس
در کتابی تحت عنوان ” هفت عادت افراد کاری” از Steven Covey بیان شده است که چرخه تاثیرگذاری به ما میگوید که تمرکز بر روی چیزهایی که میتوانیم کنترلشان کنیم، مثل چیزی که میخوریم و یا شخصی که با او زمانمان را میگذرانیم، ما را در ایجاد تغییرات فعالانه، تحریک میکند.
به جای اینکه نگران باشید و به شرایطی که نفوذ زیادی بر روی آن ندارید واکنش نشان دهید، سومین قدم برای مدیریت استرس را بر دارید. به این صورت که تمرکز خود را بر فعالیتهایی است که واقعا میتوانید آنها را تغییر دهید، بگذارید.
این سخن بدین معنی است که می توانید تا مقایسه خودتان با دیگران و یا نگرانی در باره آنچه که دیگران در مورد شما می اندیشند را متوقف سازید و تمرکزتان را بر روی انجام بهترین کارها و انگیزه درونی خود که همه عادتهایی مثبت و سالم هستند بگذارید.
استقامتتان را بالا ببرید
برآمدن از پس یک شرایط استرسزا نیاز به یک علاقه قوی برای ایجاد تغییر و سرسختی لازم برای کنار زدن چالشهای سخت زندگی دارد. طبق گفته خانم Angela Duckworth روانشناس معروف، این ترکیب اشتیاق و استقامت، کلید موفقیت شما میباشد.
شور و شوق ترکیبی برای دنبال کردن یک هدف معنی دار هستند و یک انگیزه درونی برای ادامه دادن هستند. داشتن شور و شوق فقط به منزله انفجاری از انرژی یا اراده شما نیست، بلکه در حقیقت به منزلهی یک محرک درونیست که به شما کمک می کند تا چالشهای زندگیتان را پشت سر بگذارید.
در عین حال، برای از بین بردن مشکلات، باید از نقاط ضعف خود هم آگاهی داشته باشید. برای رسیدن به اهداف قابل دستیابی، تعیین کردن این اهداف، تمرکز و ایجاد انگیزه خودتان از طریق سعی و تلاشتان، لازم است که در عین حال واقع بین هم باشید.
برای افرادی با کارآٖیی بالا که همیشه به نتایج و دستآوردهای فوری عادت داشتهاند، این راه بسیار دشوار خواهد بود.
درک خودتان و نقاط ضعفتان در زندگی، می تواند تا به شما کمک کند تا هنگام مواجهه با چالشها پایبند بمانید.
با یادگیری این چهار مرحله، اکنون می توانید که نه تنها استرستان را کنترل کنید ، بلکه با وجود آن رشد کنید و از آن برای دستیابی به موفقیت بیشتر نیز استفاده نمایید.
تبدیل استرس به موفقیت
استرس پاسخ شما به چگونگی مقابله با فشارهای زندگیتان است. در حقیقت شما کاربران هاو کن یو می توانید تا با استفاده از ذهن متفکر خود، استرس را از یک رفتار ناخودآگاه به یک پاسخ آگاهانه تغییر دهید.
با تغییر دادن ذهنیت خود در رابطه با مفهوم استرس، میتوانید تا از آن به عنوان یک ابزار مثبت برای بهبود خود استفاده نمایید و و برای شناسایی نیازهای اساسیتان ( از جمله احساس امنیت، تعلق، عزت نفس یا خودکفایی) از آن بهره ببرید و سپس از فرایند ۴ مرحله ای ذکر شده در بالاتر، برای پذیرش استرستان و فعال بودن در زمان مقابله با آن استفاده کنید و به منظور تبدیل استرستان به موفقیتتان تلاش کنید.
اگرچه ممکن است که احساس کنید که تحتتاثیر استرس قرار ندارید، اما در حقیقت گاهی اوقات شما از زندگیتان خود رضایت ندارید و با انجام یک مکانیسینم مقابلهای مانند پرخوری کردن یا به تعویق انداختن کارهایتان، در حال مبارزه با استرستان هستید و این استرس در میان رفتارتان مخفی شده است. از همین امروز شروع به استفاده از این فرایند ۴ مرحله ای، برای ایجاد یک زندگی شادتر، آرامتر و هوشمندانهتر کنید.
برای ارسال دیدگاه خود، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود