استارتاپ چیست؟ فرق با سایر کسب و کار ها در چیست؟ اگر بر روی یک کسب و کار اینترنتی مشغول به فعالیت هستید می توانید از آن به عنوان یک استارتاپ نام ببرید؟ اصلا استارتاپ تفاوتش با یک کسب و کار کوچک چیست؟ شرایط مدیریت، اهداف و کلا شاخصه های هر یک با هم چه تفاوت هایی دارند. با ما همراه باشید تا این موارد را در هاو کن یو مرور و مطالعه کنیم.
اگر در صنعت فناوری مشغول به کار هستید و یا حداقل با محیط آن آشنا هستید، احتمالا کارآفرینانی را می شناسید که استارتاپی را شروع کرده و بزرگ کرده اند و بارها و بارها این کار را انجام داده اند.
اما آیا تا به حال یک گام به عقب برگشته اید و از خودتان پرسیده اید :”که اصلا یک استارتاپ به چه معناست ؟” آیا استارت آپ فقط یک کلمه جدید است که به تازگی سر زبان ها افتاده و یا به معنی کمپانی صنعتی است که با سرعت در حال رشد است؟ و یا یک تفاوت واقعی و مهم بین آن چه که یک استارت آپ را میسازد و آن چه یک کسب و کار کوچک را میسازد وجود دارد.
همان طور که معلوم است، بین یک استارت آپ و یک کسب و کار کوچک تفاوت های واقعی و مهمی وجود دارند و ما در این مقاله قصد داریم تا معنی دقیق هر کدام از این دو را بیان کرده و توضیح دهیم که اصلا چرا دانستن تفاوت این دو مهم است؟
استارت آپ ها در مقابل شرکت های بزرگ
تصور کنید که مدیر اجرایی یک استارت آپ چه کارهایی انجام می دهد: او با یک ایده بیزینسی درخشان مواجه می شود. سپس برخی از صاحبان شرکت ها یا سرمایه گذاران بزرگ را که در بازار کار مشغولند را گرد هم میآورند، مبالغ اولیه از سرمایه لازم را جمع می کند و از آن بودجه برای بالا کشیدن مدل بیزینسی اش در بازار خاص خودشان استفاده می کند.
در حقیقت توضیحی که در بالا ذکر شد، فقط شرح ساده ای از شغل چالش برانگیز مدیر اجرایی یک کمپانی بودن است. اما زمانی که آن را به این موارد پایه ای تقسیم می کنیم، فرض بر این که استارت آپ به معنی شرکتی است که به زودی قرار است بزرگ شود، آسان می گردد.
این حرف تا حدودی درست است. برخی از استارت آپ ها بزرگ شده و حتی تبدیل به کمپانی های جهانی می شوند. البته این که بخواهیم هر کمپانی بزرگی را به یک استارت آپ خلاصه کرد کاملا درست نیست.
و به همین دلیل است که استارت آپ ها نسخه کوچک شرکت های بزرگ نیستند. در عوض، بهتر است تا آن ها را تحت عنوان سازمان هایی که به دنبال مدل کسب و کاری قابل تکرار و مقیاس پذیر خود هستند بشناسیم. بنیانگذاران استارت آپ ها فقط در جستجوی اثبات مدل بیزنسیشان و اجرا کردن آن نیستند، بلکه آن ها به دنبال راهی برای سریع تر کردن این روال هستند و به دنبال راهی هستند که بیشترین تاثیر را بر روی بازار داشته باشد.
استارت آپ ها در مقابل شرکت های کوچک
کسب و کارهای کوچک نوعی از بیزنس نیستند که قرار باشد در آینده رونق چشمگیر داشته باشند و کار کنند، بلکه نوعی از بیزنس هستند که از همان روز اول شروع به کار می کنند. یک کسب و کار کوچک در اصل سازمانی فراورند است که از روز اول بازگشایی خود شروع به کسب درآمد می کند. آن ها نیازی زیادی به سرمایه گذاری های بزرگ و زمان برای تشکیل شرکتی که کار کند و رونق بگیرد ندارند.
به طور معمول، یک کسب و کار کوچک، میزان فروش نسبتا کمی دارد و فقط در حیطه بازار محلی یا منطقه ای وارد شده و علاوه بر این تعداد کارکنان کمی دارد. لازم به ذکر است که سازمان SBA آمریکا تعریف رسمی یک کسب و کار کوچک را با توجه به استانداردهای اندازه تعیین کرده است.
تفاوت های کلیدی بین یک استارت آپ و یک کسب و کار کوچک
اکنون که تعاریف استارت آپ و یک کسب و کار کوچک را می دانید ( و این که چگونه این دو از یک بیزنس بزرگ تمایز داده می شوند.) حال بیان تفاوت های استارت آپ و یک کسب و کار کوچک قابل درک و عملی است.
به عبارت دیگر استارت آپ ها و کسب و کار کوچک در برخی راه های مهم زیر با هم تفاوت دارند.
نحوه ی رشد
هدف از بنیان گذاری یک استارت آپ چند تکه کردن بازار با یک مدل کسب و کاری تاثیر گذار و جدید است. آن ها می خواهند تا بازار را به دست بگیریند.
اما مسلما این کار برای استارت آپ ها یک شبه اتفاق نمی افتد و آن ها به سرمایه گذاری های اولیه نیاز دارند و این سرمایه گذاری ها نتایج فوری برایشان نخواهند داشت. بنابراین، راه اندازی یک استارت آپ احتمالا در سال اول یا سال دوم و یا حتی سال سوم سودآور نخواهد بود (و برخی از استارت آپ ها نیر هرگز به سودآوری نمی رسند.)
اما بنیانگذاران استارت آپ ها در جستجوی یک مدل کسب و کار مناسب هستند که تا جایی که بتوانند سریع تر در بازار عظیم پیش رویشان رشد کنند و خودشان را بالا بکشند.
البته این تمایز به صنعتی که امروزه بیشترین استارت آپ ها را در برگرفته است نیز اشاره می کند: بله، صنعت تکنولوژی. به طور معمول استارت آپ ها بیزنس هایی آنلاین و یا بیزنس های تکنولوژی گرا هستند که می توانند به آسانی وارد یک بازار بزرگ شوند.
از سوی دیگر، برای اداره یک کسب و کار کوچک، دیگر نیازی به یک بازار بزرگ برای رشد نخواهید داشت. شما فقط به یک بازار نیاز دارید تا بتوانید به همه کسانی که در آن بازار قرار دارند دسترسی پیدا کرده و از راهی مناسب بدانها خدمات عرض کنید.
اگر از کسی بخواهید که یک کسب و کار کوچک را نام ببرد احتمالا به سوپری محله یا کافی شاپ یا لوله کشی یا الکتریکی های اطرافش اشاره کند در واقع کسب و کارهای کوچک یک صنعت را مختل نمی کنند، بلکه در تلاشند که از بازار موجود برای خودشان به سود آوری برسند.
روش های سرمایه گذاری
یکی از چیزهایی که بین کسب و کارهای کوچک و استارت آپ ها مشترک است، چالش پیدا کردن سرمایه گذار است. هم پول دادن به یک کسب و کار کوچک و هم پول دادن به یک استارت آپ ریسک است و یا اگر خودتان می خواهید که کسب و کار و یا استارت آپ خودتان را شروع کنید، زمانی که نوبت به سرمایه گذاری می شود، بسیار مهم است که از چیزی که خودتان را درگیر آن می کند مطلع باشید.
استارت آپ دقیقا از همان شروع کار سرمایه گذاری های بالا دارند و معمولا به دنبال سرمایه گذارانی هستند که میخواهند سرمایه شان را چند برابر کنند که غالبا این سرمایه گذاران در اعتماد کردن کمی مشکل پسند هستند.
معمولا سرمایه گذران شکاک و حتی سرمایه گذاران خوب، چیزی حدود یک میلیون دلار برای شروع سرمایه گذاری در استارت آپ ها هزینه می کنند و در عوض سرمایه ای که قرار داده اند، بنیان گذار آن استارت آپ سهامی از شرکتش را در اختیار آنان می گذارد. بدین روش تنوع سازی در ساختار مالکیت می گویند.
از سوی دیگر، به طور معمول صاحبان کسب و کارهای کوچک برای رسیدن به اهداف مالی خود از طریق گرفتن وام های کوچک تجاری اقدام میکنند.
برخی بانک های سنتی و وام دهندگان آنلاین نیز و جود دارند که علاقه به سرمایه گذاری در استارت آپ ها را دارند، منتها نسبت به سرمایه گذاران شخصی سرمایه کمتری ارایه میدهند. با وجود این که صاحبان کسب و کارهای کوچک در پایان باید سرمایه بیشتری از جیب خود پرداخت کنند، اما تقریبا یکپارچگی مالکیت کسب و کارشان دست نخوره و به نام خودشان باقی میماند.
به طور خلاصه، استارت آپ ها با سرمایه گذاران شراکت میکنند و دارندگان کسب و کارهای کوچک بیشتر سرمایه گذاریشان را بر روی روش های داد و ستدی قرار میدهند.
چشم اندازهای مختلف
هدف نهایی یک کسب و کار کوچک چیست؟ بله، شاید باقی ماندن در بازار باشد. مسلما هر کدام از صاحبان کسب و کارهای کوچک چشم انداز متفاوتی از آن چه که که کسب و کارش در آینده قرار است بشود دارد. اما به طور کلی، صاحبان کسب و کارهای کوچک قصد ایجاد کسب و کارهایی کوچک و خودپرداز و طولانی مدت را دارند.
با این حال به نظر می رسد که شاید استارت آپ ها شرکت های موقتی باشند. اگر همه چیز خوب پیش برود، آن استارت آپ تبدیل به یک کمپانی عظیم خواهد شد و برای این کار میتواند از روش IPO استفاده کند.( اولین فروش سهام توسط یک شرکت خصوصی که طی آن به یک شرکت عمومی تبدیل میشود.) یکی دیگر از واقعیت های معمول یک استارت آپ موفق، خرید یک شرکت بزرگ به طور یک جا است.
استارت آپ ها در مقابل کسب و کارهای کوچک: اصلا چرا تفاوتی بین این دو قایل شویم؟
زمانی که شروع به اجرای یک ایده کسب و کاری می کنید، بسیار مهم است که بدانید شما جزو کدام دسته از کار آفرینان هستید: یک کارآفرین استارت آپ و یا یک کارآفرین کسب و کار کوچک. شاید بپرسید که چرا؟
خوب، ایجاد تمایز در همان اول مسیر به پیدا کردن و تعریف مسیر مناسب تری برای کسب و کار آینده شما کمک خواهد کرد: انتظارات اولیه شما چیستند؟ برنامه ریزی رشدتان چگونه است؟ برای مشارکت با چه اشخاصی برنامه ریزی کرده اید و در پایان موفقیتتان را چگونه تعریف می کنید؟
برای ارسال دیدگاه خود، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود