آیا شما هم فردی پر حرف هستید؟ آیا در اطرافتان شخصی که بسیار پر حرف باشد را میشناسید؟ مطمینا شما هم همکار و یا آشنایی دارید که به محض دیدن این که به سمت شما میآید، دوست دارید تا مسیرتان را تغییر بدهید.
شاید به فکر دوستان یا آشنایانتان افتاده باشید که حتی بدون این که فرصتی برای پاسخ دادن به شما بدهند، پشت سر هم از شما در رابطه با این که چه میکنید سوال میپرسند و در نهایت به گفتن از جزئیات خسته کننده پروسههای پزشکیای که شش ماه پیش انجام دادهاند، میرسند. فردی که به ذهنتان میآید ممکن که انسانی شیرین، با رفتاری دوستانه و نیتی خوب، ولی در عین حال وراج باشد. و یا ممکن است فردی حراف و برونگرا باشد که همیشه مشغول خوشمزگی کردن و غیبت کردن درباره شایعات است.
حتی شاید آن شخص پر حرف ی که قرار است تا در رابطه با او فکر کنید خود شما باشید. همه ما گاهی اوقات بسیار پر حرف میشویم و با این کار باعث بیمیلی و ناراحتی کسانی که در اطراف ما هستند میشویم. زمانی که شروع به اشتراک گذاری بیش از حد اطلاعات خود می کنید، لازم است تا بدانید که چه گفتن این اطلاعات لازم باشد و چه فقط باعث سروصدا شود، در آن لحظه تحمل کردن شما فقط برای زمان اندکی قابل تحمل است.
در مواردی که بیش از حد صحبت می کنید، حتی با وجود نگاههای غیر علاقهمند مخاطبانتان، متوجه جماعت زیادی که به صورت لفظی یا غیر لفظی علایمی از علاقه مند نبودن به شنیدن سخنانتان را به شما نشان میدهند را، نخواهید شد و با کسانی که دست به سینه ایستادهاند و چهرهای در هم دارند و با چشمانی متعجب به شما نگاه میکنند و نشانههای از گیج شدن از خود نشان میدهند، مواجه خواهید شد و حتی متوجه نخواهید شد که هنگامی که به سایرین نزدیک میشوید آنها چگونه مکالمه خود را قطع می کنند. در این شرایط شما دقیقا مشابه همان کودک تپلی هستید که در جشن تولد بیش از سهمیه عادلانه از کیک را برداشته و میخورد. با ما در هاو کن یو همراه باشید تا با شما روش ها و راه های درمان پر حرف ی را مطالعه و برسی کنیم.
خطرات بیش از حد سخن گفتن
همه انسانها گاهی اوقات غیبت میکنند. ممکن است که گاهی اوقات، بیش از حد هیجان زده شوید و جریان گفتوگو را یک نفره به دست بگیرید. بیشتر اوقات همه افراد سعی بر این دارند تا بتوانند مشکل پر حرف ی خود را در دست کنترل بگیرند و قطعا همه در این مورد مثالهایی از خود به یاد دارند. گاهی اوقات زیاده روی در صحبت عواقب وسیعی برای شما خواهد داشت.
صحبت کردن بیش از حد یا پر حرف بودن می تواند دوستی های شما را از بین ببرد.
صحبت کردن بیش از حد می تواند باعث نزاع در زندگی و خانواده شما شود.
صحبت کردن بیش از حد می تواند باعث شود که همکاران شما به شما بیاعتماد شوند.
صحبت کردن بیش از حد می تواند مانع پیشرفت شما در کارتان شود.
و حتی صحبت کردن بیش از حد می تواند باعث اخراج شما شود.
به عنوان مثال یک مرد جوان و با استعداد و متهعد در کار که توانسته بود دانشگاه را به خوبی پشت سر بگذارد و در یک شرکت خوب مشغول به کار شود ،متوجه یک چالش اساسی در زندگی خود شد که لازم بود حتما آن را پشت سر بگذارد و آگاهی او از این مشکل نشان دهنده شجاعت و درایت او بود. زیرا او متوجه مشکلی در خود شده بود که اغلب انسانها متوجه این مشکل نمیشوند. تمامی کلماتی که از دهان شما خارج میشوند باید کاملا زیر نظر کنترل شما باشند. ما در این مقاله تجربه درمان این شخص را با استفاده از استراتژیهای لازم که باعث نظم و ترتیب دادن در سخن گفتن او میشد، برای شما بازگو خواهیم کرد. حتی با رفع مشکل پر حرفی شما قادر خواهید بود که بیشتر در مسیر موفقیت در حرفه و زندگی خود قرار بگیرید.
در نوشته زیر ۱۰ روش برای این که نسنجیده سخن گفتن خود را تحت کنترل خود بگیرید ذکر شده است:
در قبال پر حرف بودن مسیولیت پذیر باشید
اگر شما نیز گاه به گاه بیش از حد صحبت میکنید و یا غالب اوقات پر حرف هستیید، لازم است تا بدانید که برای حل این مشکل و پیشرفت کردن نیز راههایی وجود دارد و به خود بگویید که شما قدرت انجام این کار را دارید. (این خودباوری) اولین مرحله برای رسیدن به اهداف شخصی و بعدی شما نیز خواهد بود. Steven Pressfield در کتاب The War of Art نوشته است که: “هرگز یک موقعیت وجود ندارد و هرگز پیش نخواهد آمد ، تا زمانی که ما یاد بگیریم که ما خودمان قدرت تغییر سرنوشتمان را داریم.” همه عادات بد را میتوانند از بین بروند.
یک گزارش از تخلفاتتان تهیه کنید
Benjamin Franklin شخصیت قوی خود را با ضبط کردن روزانه روند پشرفتش درانجام کارها و وظایف شخصیاش ساخته است. او به این علت مشهور بود که حتی در سنین پیری نیز یک دفترچه مخصوص که برای نوشتن اهدافش از آن استفاده میکرد، را همیشه همراه خود داشت. نگه داشتن و ثبت تعداد دفعاتی که در روز موفق شده اید که بر روی میزان صحبتهایتان کنترل داشته باشید میتواند کمکی باشد تا مقیاس شدت پر حرفی خود را به دست آورید. برای اینکه بیشتر متوجه شوید که در چه مواقعی نباید صحبت کنید ، حداقل به مدت یک هفته به صورت روزانه ، زمان ها و موقعیتهایی را که در آنها پر حرف ی کردهاید را در یک دفترچه یادداشت کنید.
هر بار که در رابطه با موضوع انتقاد کردن و یا دادن نظرات منفی دربارهی دیگران مشغول به صحبت میشوید.
هر زمانی که به خود اجازه می دهید تا جزئیات محرمانه یا غیرعقلانی درباره یک دوست، اعضای خانواده یا همکار خود را برای دیگران بازگو کنید.
هر زمانی که اطلاعات شخصی یا اسرار دیگران را بازگو میکنید.
و هر نمونهای که باعث میشود تا هنگام مکالمه حرفهای نامربوط بزنید و شروع به گفتن جزییات غیر ضروری کنید.
شنونده خوبی باشید
گوش دادن کاری سخت است. برای تبدیل شدن به یک شنوند خوب، شما باید علاقهای واقعی نسبت به دیگران در خودتان ایجاد کنید. یکی از مثالهای کتاب پرفروش Stephen Covey به نام “۷ عادت افراد بسیار کاری”، مثال شماره ۵ است: ابتدا سعی کنید که درک کنید، سپس خواهید فهمید. به دنبال فرصت هایی باشید تا از سایرین سوالاتی با پایان اصطلاحا باز بپرسید و هنگامی که آنها پاسخ می دهند، به جای اینکه به دنبال اولین فرصت برای به وسط پریدن و بازگو کردن تجربه مشابه خودتان باشید، از آنها بخواهید که با جزییات بیشتری صحبت کنند. در این شرایط خواهید دید که زمانی که شما به سایرین این فرصت را میدهید که بیشتر درباره خودشان صحبت کنند، آنها نیز خیلی بیشتر از هم صحبتی با شما لذت خواهند برد.
چگونه واضح و بدون تپق صحبت کنیم؟
نسبت به نشانهها حساسیت داشته باشید
مکالمه باید یک تبادل دائمی باشد. همانطور که در یک بازی مانند تنیس، اگر کسی تصمیم به نگه داشتن توپ به جای رد و بدل کردن آن داشته باشد، بازی به اتمام میرسد. مردم به طور کلی به شما نشان خواهند داد که شما بیش از حد اصلاحا آن توپ را در درست گرفتهاید و شما در حقیقت فقط نیاز دارید که به این نشانهها توجه کنید. مثلا چشمان آنها جای دیگری غیر از شما را نگاه میکند و کمی حالت این که وقتشان در حال تلف شدن باشد را به خود گرفته و به نظر سردرگم میرسند و در این شرایط آنها با لبخند های مودبانه و سرتکان دادنها و باشه گفتنهای کم و آرام به شما واکنش نشان می دهند. دقیقا در حالی که به فکری راهی هوشمندانه برای فرار کردن از آن شرایط هستند.
قانون پاسخ دادن با یک جمله را تمرین کنید
تمرین کنید که به هر سوال با یک جمله متفکرانه پاسخ بدهید. این کار نیاز به تلاش دارد. قبل از سخن گفتن به جای این که هر چه به فکرتان میآید را بلند بازگو کنید و یا شروع به خندیدن کنید، پاسخ خود را با دقت بررسی کنید. سپس مکث کنید و منتظر پاسخ طرف مقابلتان باشید. اگر طرف مقابلتان به آن چه که شما درباره آن صحبت میکنید علاقه مند باشد، قطعا بیشتر کند و کاو می کند و از شما سوال میپرسد. اگر طرف مقابل شما این کارها را نکرد، قطعا این نشانه ای است که نباید ادامه دهید.
آرام باشید
رای بعضی از انسانها صحبت کردن بیش از حد، به منزلهی یک مکانیسم دفاعی است و نشانه آن است که آنها احساس عصبی بودن، فشار و یا ناراحتی میکنند. یک راه عالی برای کم کردن این استرس این است تا هر روز مقداری از زمانتان را صرف مدیتیشن کردن کنید. با چشمان بسته بنشینید و یا دراز بکشید و لبخنی ملایم بر روی صورت داشته باشید. بر روی نفس کشیدنتان تمرکز کنید. زمانی که در حال دم و بازم دم کردن هستید، تمامی ریتم های بدنتان را احساس کنید. این کار را بعد از بیدار شدن و چندین بار در روز و به مدت ده دور دم و بازدم کردن انجام دهید. اگر روزانه این کار را به مدت ۳۰ دقیقه انجام بدهید، به طور ناخودآگاه ذهن شما با ریتم نفس کشیدنتان منطبق خواهد شد و شما در هر کاری که انجام میدهید بیشتر احساس کنترل بر شرایط و آرامش خواهید داشت.
چگونه با زبان بدن صحبت کنیم ؟ ( ۱۸ روش انتقال پیام با زبان بدن )
با خودتان خلوت کنید
گاهی اوقات زمانی که بیش از حد صحبت می کنید، در حال انجام کاری سخت و ارائه بهترین نسخه از خودتان هستید و از این که تنها باشید احساس خوبی ندارید و مدام به دنبال کسی هستید که به عنوان یک شنوده در کنارتان حضور داشته باشد. آرامش نیاز به تادیب و نظم دارد. روزانه ۳۰ دقیقه تا یک ساعت از وقت خود را صرف انجام کاری که نیاز به تمرکز و آرام بودن دارد بکنید. به عنوان مثال کتاب بخوانید و یا به یک کتاب صوتی گوش دهید. این فعالیت های آرام به شما کمک می کنند تا بدون این که احتیاج داشته باشید که از زبان و دهانتان استفاده کنید، ذهنتان را ورزش دهید.
دانش یا مهارتی بیاموزید
ممکن است صحبت کردن بیش از حد نشان دهنده داشتن انرژی عصبی بیش از حد در شما باشد. انجام دادن ورزشهای شدید، یک راه عالی برای از بین بردن تمایل به صحبت کردن است. هنگامی که بدن خود را حسابی خسته میکنید، مغزتان نیز به طور اتوماتیک آرام میگیرد.حتی افرادی که به دلیل مشکل (ADHD) یا همان بیش فعالی، بیش از حد صحبت میکنند، توانستهاند تا با انجام ورزشهای منظم، نشانههای قابل توجهی از کم شدن میزان پرحرفی در خود را نشان دهند.
برای خودتان کمی ابهت و مرموز بودن باقی بگذارید
مردم بیشتر به کسانی علاقهمند میشوند که در مورد آنها راز و رمزهایی وجود دارد. قطعا لازم نیست که تمام جزییاتی مربوط به این که در زندگی شما چه میگذرد، را در میان بگذارید. به طور کلی صحبت کنید. هر چه کمتر صحبت کنید، همکاران، دوستان و یا معشوقه شما بیشتر جذب شما خواهد شد. بعضی مسایل را درون خودتان نگه دارید و به دیگران اجازه دهید تا به مرور زمان بیشتر به حقیقت شما پی ببرند.
خودتان را متعهد به بهبود کنید
در بعضی موارد شما به دلیل احساس ناامنی، بیش از حد صحبت میکنید. صحبت بیش از حد با کارفرمایان، همکاران و غریبه ها، در حقیقت تلاشیست که تصور آنها از خودتان را بهبود ببخشید. مثلا در رابطه با دستآوردهایتان رجزخوانی میکنید و با بازگو کردن اسامی و جزییات غیر لازم به صحبتهایتان آبوتاب میدهید تا با این روش کاری کنید که در چشم طرف مقابلتان موفق تر به نظر رسیده و زندگیتان پر زرق و برقتر نشان داده شود. همچنین این احساس ناامنی باعث می شود که شما نیز نسبت به دیگران قضاوت کنید. گاهی اوقات شما عمدا از مردم انتقاد می کنید و از بازگو کردن شایعات ناخوشایند به عنوان راهی برای تقویت تصویر خود جلوی دیگران استفاده می کنید. هنگامی که شما خود را موظف می کنید تا وقت بیشتری را صرف کار کردن بر روی بهتر شدنتان بگذارید، قطعا نیازتان به این که دیگران را متقاعد سازید که چقدر عالی هستید و کمبودهایتان را بپوشانید، در درونتان کمتر خواهد شد.
برای ارسال دیدگاه خود، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود