چه به عنوان دوست و چه یک خانواده ممکن است شما نیز با مشکل اضطراب در روابطتان درگیر باشید. اما شانس هایی هم برای حل این مشکل وجود دارد که شاید تا الآن اطلاع زیادی از آن نداشته اید. اضطراب در رابطه مانع از ایجاد یک پیوند سالم و ساختن آن پیوند بین شما و طرف دیگر رابطه تان می شود.
اگر شما هم از مشکل اضطراب داشتن در رابطه رنج می برید، بسیار مهم است تا از مشکل خود آگاه باشید.
مدام با هم دچار مشکل می شوید، استرس فراوانی در رابطه تان وجود دارد، شاید درک صحیحی از یکدیگر و رفتار های یکدیگر ندارید و در کل به خوبی نمی توانید همدگیر را بفهمید. همه اینها باعث می شود دچار مشکلات فراوانی منجمله اضطراب در رابطه خود شوید. بدون داشتن آگاهی، قادر به متعهد بودن به طرف مقابلتان نخواهید بود و طول عمر روابطتان نیز کم خواهد بود.
در این مقاله ما قصد داریم تا به علل شیوع اضطراب در رابطه و نحوه شروع برای حل این معضل بپردازیم. قطعا حل کردن این نوع اضطراب وظیفه شما است و به عنوان مثال مسلما شما هم دوست ندارید تا خانواده ای را ساخته و تشکیل دهید که پایه آن بر بنیان احساسات منفی ای همچون ترس ساخته شده باشد.
مقالات جامع در این رابطه را در این لینک از هاو کن یو بخوانید
اضطراب در رابطه چیست؟
اگر والدین یک کودک او را با عشق و مراقبت هایی که جز نیازهای طبیعی یک کودک هستند بزرگ نکنند ، این کودکان با سراسیمگی و تزلزل بزرگ خواهند شد.
علاوه بر این، اگر هم مادر و هم پدر آن فرزند با مسائل مرتبط با سلامت روان خود رودرو باشند و قادر به پاسخگویی به نیازهای فرزندانشان نباشند، این کودکان ناخود آگاه به این باور غلط می رسند که لیاقت عشق، حمایت و مراقبتهای لازم از جانب خانواده خود را نداشته اند.
این کودکان علاوه بر احساس عدم لیاقت و ناایمن بودن، ممکن است که برای اعتماد به دیگران نیز دچار سردرگمی و کشمکش ذهنی شوند. آنها با این ذهنیت که دیگران بدانها آسیب می رسانند و مانند پدر و مادرشان بر روی مرزهای کودکیشان پای می گذارند، بزرگ می شوند.
اگر این افراد زمانی که باید با اطرافیانشان صمیمی باشند از برخورد با آن ها دوری کرده و بین خودشان و سایرین فاصله ایجاد نمایند، این بدین معناست که آنها احتمالا دچار اضطراب در رابطه هستند.
در روابط دوستی هم نشانه های فراوانی از اضطراب همچون درگیری های لفظی فراوان، عقب نشینی نکردن به نفع دیگری، کنار نیامدن با مشکلات، عدم وجود شادابی در رابطه، درک و فهم نا صحیح و … می توانند باعث ایجاد و از دلایل اضطراب و نگرانی در رابطه باشند.
علت اضطراب در روابط
اضطراب خود را در غالب رفتارهایی که نشان دهنده دلبستگی هستند، نشان میدهد. طبق نظر لیزا فیرستون، چهار نوع رفتار دلبستگی وجود دارد. دانستن نکاتی درباره هر کدام از این چهار نوع دسته، می تواند منجر به سایه افتادن بر روی ترس ها و فوبیای روابطتان شود. در عکس زیر میتوانید ماتریس سبک دلبستگی را که توسط وبسایت Riskology به تصویر درآمده است را ببینید:
اجازه دهید تا به هر کدام از سبک های بالا با جزییات نگاه کنیم:
دلبستگی ایمن
افرادی که در کودکی توسط مادرشان کودکی ایمن و آسوده ای را گذرانده اند، در آینده نیز می توانند پیوندی ایمن با دیگران برقرار کنند. نیازهای این افراد بعد از این که آنها را ابراز نموده اند، برطرف شده است. این کودکان از والدینشان به دلیل شخصیتی که در آن ها پرورانده اند قدردانی می کنند. این احساس قدردانی، باعث ایجاد احساس امنیت و راحتی درونی درباره شخصیتی که دارند می شود.
در روابط رمانتیک و احساسی، این افراد احساس امنیت می کنند و به دیگران اعتماد کرده و می دانند که زمانی که بدانها نیاز دارند در کنارشان خواهند بود. آنها فردیت و استقلال شریک خود را تصدیق کرده و در عین حال می توانند جملاتی از قبیل جملات محبت امیز که نشان از درک شرایط دارد را به طرف مقابلشان بگویند.
اضطراب ناشی از دلبستگی در رابطه
در این دسته، فرد مضطرب در زمان بچگی بدین نتیجه رسیده است که نیازهای او به عنوان یک کودک اهمیتی نداشته اند. شاید هر زمانی که او عصبانی بوده و یا آسیبی دیده است، مادر او به جای تسلی دادن به فرزند خودو ماندن در کنار او، از او دوری کرده است.
این احساسات منجر به این می شوند که آن کودک با احساس عدم امنیت رشد نماید. متاسفانه به این کودکان بر آمدن از عهده احساساتشان که باعث وارد شدن آن ها به بالا و پایین زندگی می شود، آموخته نشده است. بدین کودک ها آموخته شده است که احساسات چیز مهمی نیست و آنها نیز از احساساتشان و بروز دادنشان هراسان می شوند.
بنابراین، زمانی که این افراد با موجی از احساس عصبانیت مواجه شده و نحوه ابراز آن و گفتن آن به دیگران را بلد نباشند، آن را درون خود ریخته و این امر منجر به احساس اضطرابی فراگیر در درون آنها می شود علت این است که ذهن آن ها به طور ناخود آگاه این طور فکر می کند که آنها در حال تلاش برای فرار از احساساتی بسیار خطرناک هستند.
وابستگی اجتناب ناپذیر
شخص که دچار سبک وابستگی اجتناب ناپذیر است ممکن است تا از نظر احساسی نیز فردی در دسترس نباشد. افراد در این دسته اهمیت عزیزان خود را تکذیب کرده و با نادیده گرفتن آنها باعث القای احساس عدم دوست داشته شدن بدانها میشوند.
همچنین آن ها برخوردهای لازم در یک رابطه را نادیده میگیرند، طوری که اصلا انگار برای رشد رابطه بدانها احتیاجی نبوده است.
وابستگی اجتنابی و ترسناک
کسانی که سبک دلبستگی اجتنابی دارند، با احساساتی دو جانبه روبرو می شوند: آنها نسبت به عشق و توجه طرف مقابلشان بدانها اشتیاق دارند، اما از این طرف نیز از این که به او اجازه نزدیک شدن دهند، هراسانند.
قطعا آنها شریک خود را دوست دارند ، اما از زیاد صمیمی شدن هراسانند. آنها فکر می کنند که این نزدیکی آنها را می سوزاند و دچار نا امیدی و صدمه خواهند شد. آنها با دوری کردن از طرف مقابلشان سعی برای فرار از این “ناامیدی” احتمالی دارند.
اگر جزو این افراد دسته هستید، لازم است تا بدانید که شما تنها نیستید، خیلی اوقات برخی از خانم ها از این که به آقایان نزدیک شوند ترس دارند. این ذهنیت که شما توسط سایرین درست همانطور که از جانب مادرتان نا امید شدید، نا امید می شوید اتفاقی بسیار غم انگیز است. با این حال، باید بدانید که راه هایی برای مدیریت این احساسات خرد کننده وجود دارند.
چگونه بر اضطراب ناشی ار رابطه غلبه کنیم؟( ساختن روابط شاد)
حتی اگر توسط کسی که دوستش داشته اید و یا به او اعتماد داشته اید ناامید شده باشید، باز هم می توانید بر این وضعیت غلبه کرده و از پس آن برآیید. این که شریکتان کاری انجام دهد که به سبب آن به شما لطمه ای وارد شود، پایان دنیا نیست. شما باز هم زنده می مانید!
می توانید راه های زیر را انجام دهید تا بهتر شوید و اضطراب ناشی از رابطه تان را کنترل کرده و حتی شاد بودن را نیز دوباره برای خودتان بسازید.
قبول کردن این که مشکل دارید
شما اضطراب رابطه ای دارید و با اعتراف به این واقعیت، منشا سردرگمی ای که آن را سال ها با خود به همراه داشته اید را دور می اندازید و دیگر از خود نمی پرسید که چرا در روابطتان خوب و موفق نیستید؟
سبک دلبستگیتان را پیدا کنید
اگر شما جزو آن دسته افرادی ترسویی هستید که از رابطه اجتناب می کنند، شاید به فکر راه هایی برای مقابله با ترس هایی که در روابطتان وجود دارند باشید.
در ذهنتان به دوران بچگیتان برگردید و به یاد آورید که رابطه تان با مادرتان چگونه بوده است. از این که در کنار او باشید هیجان داشتید؟ آیا با او زیاد بازی میکردید؟ آیا زمانی که عصبانی، پر از ترس و یا ناراحت بودید به شما توجه می کرد و یا به خاطر نشان دادن احساسات طبیعی و انسانیتان شما را تنبیه می کرد؟ برای ثبت این خاطرات از یک دفترچه یادداشت استفاده کنید.
خودتان را به چالش بکشید
اگر به اندازه کافی شجاع هستید، سبک دلبستگی خود را با دنبال کردن شریک ها و دوستان احساسی و سالم به چالش بکشید .به جاهایی که این افراد بیشتر در آن هستند رفته و سعی کنید با آنها ارتباط برقرار کنید. آیا میتوانید این کار را انجام دهید؟ چرا؟ چرا که نه! احساس خود را زمان انجام این چالش بنوسید.
آگاهی را تمرین کنید
زمانی که شما اضطراب رابطه ای دارید، تمرکز خود را از بدن، نیازها و احساسات خود به نیازها، افکار و احساسات شریک خود انتقال می دهید. مثلا شما درباره این که او درباره شما چگونه می اندیشد احساس نگرانی می کنید و سعی بر این دارید که او را آشفته نکنید تا آنها هم شما را ترک نکرده و با شخص دیگری دوست نشوند.
به جای هم وابستگی (نوعی رفتار بیمارگونه که در آن فرد به نیازهای خود توجهی ندارد و نیازهای دیگری را در اولویت قرار میدهد و به او خدمت میکند که موجب وابستگی طرف میشود) سعی کنید تا زمان بیشتری را به تنهایی بگذرانید و استقلال خود را بیابید. سعی کنید تا با گروه های پشتیبانی ای که آنها هم مانند از رفتارهای ناسالم رابطه ای مانند هموابستگی رنج می برند ( اگر شما در رابطه تان دچار اضطراب هستید، احتمالا مشکل هموابستگی نیز دارید.) ملاقات کنید.
خودتان را عادت دهید تا هر روز از خود بپرسید که: “امروز چه احساسی دارم؟”
آیا درباره رویداد خاصی که الان در زندگیتان رخ داده احساس عصبانیت، برانگیختگی و یا ناراحتی می کنید؟ آیا احساس می کنید در رابطه ای ناسالم قرار دارید؟ از خودتان بپرسید که هر بار که طرف مقابلتان را مبینید واکنش ناخودآگاه بدنتان به او چیست؟ بصیرت شما درباره آن شخص چه میگوید؟ آیا با او احساس خوشحالی دارید؟ آیا اگر تنها بودید احساس بهتری داشتید؟
از یک دفترچه یادداشت استفاده کنید تا احساسات روزانه خود را بنویسید و سعی کنید تا با کمک افکارتان رابطه ای مثبت تر بسازید. همچنین میتوانید تا مدیتیشن را نیز در برنامه روزانه خود نیز اضافه و ترکیب کرده تا در زمان مواجه با برخی احساسات سخت و ناخوشایند، آسوده تر باشید.
حتی بهتر است تا از یک روان درمانگر کمک بگیرید
به دنبال کمک گرفتن از روان درمانگری باشید که در ضمینه حل مشکلات مربوط به روابط خانوادگی و مشکلات روحی و روانی، تجربه داشته باشد. قطعا او بهترین راه برای پیش بردن شما رو به جلو را بلد خواهد بود.
تمام شجاعتتان را جمع کنید تا با اضطراب رابطه تان رو در رو شوید
این که هر دفعه که با شخص جدیدی قرار میگذارید، بتوانید تا بر روی اضطرابتان تسلط داشته و با آن کنار بیایید، قطعا امر آسانی برایتان نخواهد بود. اما یادآوری این مساله شما این استرس را فقط به دلیل ارتباط (نادرست) شما با والدین یا سرپرستتان یاد گرفته اید، میتوانید باری از روی سینه تان بردارد. شما می توانید در ابتدا با شروع کردن یک رابطه سالم با شخص خودتان، روی زندگیتان را عوض کرده و در روابطی شادتر و سالم تر با دیگران قرار بگیرید.
از این که برای حل مشکلات از افراد حرفه ای کمک بگیرید، احساس نگرانی نکنید. هر شخصی ممکن است تا در روابطش با مسایل شخصی ای رودررو باشد و مشکلاتی داشته باشد. کمک گرفتن بدین معناست که شما مشکل خود را جدی گرفته و آن را انکار نمیکنید و قصد دارید تا سطح کیفی زندگیتان را بالاتر ببرید.
برای ارسال دیدگاه خود، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود