شکست های عاطفی در رابطه ها یک قضیه سخت برای افراد به خصوص خانم ها می باشد. خانم ها موجودات آسیب پذیری در برابر شکست ها هستند، آن ها زمان سختی را با این شکست می گذرانند زیرا جایی برای صحبت و پردازش این اتفاق ندارند و به سادگی نمی توانند در مسیر بهبود حرکت کنند. البته این طور نیست که بگوییم همیشه دختر ها از این شکست ها بیش تر آسیب می بینند از سوی دیگر بسیاری از مواقع پسران و مردان بیش از خانم ها درگیر این مشکل می شوند زنان همیشه شبکه های بهتری را برای برقراری ارتباط های عاطفی با دوستان و خانواده خود ایجاد کرده اند و راحت تر از مردان می توانند این اتفاقات را به کمک خانواده و دوستان خود پردازش کنند. اما این مقاله آموزش عبور از شکست های عشقی و عاطفی برای همه افراد می باشد. اگر شما هم با همچین مشکلی رو به رو هستید این مقاله به شما توصیه می شود.
البته این طور نیست که بگوییم همیشه دختر ها از این شکست ها بیش تر آسیب می بینند از سوی دیگر بسیاری از مواقع پسران و مردان بیش از خانم ها درگیر این مشکل می شوند زنان همیشه شبکه های بهتری را برای برقراری ارتباط های عاطفی با دوستان و خانواده خود ایجاد کرده اند و راحت تر از مردان می توانند این اتفاقات را به کمک خانواده و دوستان خود پردازش کنند.
تمامی این مراحل با یک اصل شروع می شود: شما باید آن را بپذیرید. احساساتی برای شما وجود دارد که دنیایتان را شگفت زده می کند. و از نظر احساسی و شیمیایی ترک این احساسات مانند ترک دارو است. اما به ناچار باید با آن کنار بیایید.
۵ مرحله برای عبور از شکست
انکار
در مرحله اول قصد دارید در حالت انکار قرار بگیرید. چیزی که شما در ذهنتان می سنجید این است که “چگونه برای من اتفاق افتاد؟” هرچند منطقا متوجه شده اید این رابطه تمام شده است، با این حال قلب و احساسات دوست ندارد به این راحتی ها با این قضیه کنار بیایید. گویی به صورت ناخودآگاه تلاشی برای بازیابی این رابطه وجود دارد.
چه باید کرد؟
در این مرحله مهمترین عمل، قطع ارتباط می باشد. هر گونه ارتباط را قطع کنید. تمام راه های ارتباطی در شبکه های اجتماعی را بلاک کنید و سعی کنید از ذهن و فکر خود خارجش کنید. در غیر این صورت وسوسه خواهید شد که خودتان را متقاعد کنید که هنوز راهی برای برگشت هست. اتمام حجت کنید پس از آن هیچ رابطه ای از مجازی تا در محل های مختلف با یکدیگر نداشته باشید. سعی کنید فاصله خود را حفظ کنید.
خشم
طبیعتا پس از این جدایی ها یک موجی از خشم نسبت به خودتان، دوستان و اطرافیانتان به سراغتان می آید. این اتفاق لزوما دلیل منطقی ندارد. اما خوب است که حتی به کمک خشم از شکست عبور کنید. فقط از نحوه کنترل آن آگاهی داشته باشید. پس تا مدتی پس از این ضربه عاطفی، بد اخلاقیها، کم حرفی و حتی عصبانیت را طبیعی بدانید ولی سعی کنید آن را کنترل کنید.
چه باید کرد؟
قرار نیست که آن را بپوشانید، اگر می خواهید از آن عبور کنید و دوباره خودتان را بسازید باید به دنبال راه های سالم و مفید باشید. برای این کار می تواند به یک باشگاه ورزشی بروید و خشمتان را کنترل کنید. سعی کنید خشمتان را مدیریت کنید تا در زمان های نامناسب فوران نکند.
خود آزاری
پس از پشت سر گذاشتن مرحله خشم، چانه زدن ها با خودتان شروع می شود. صحبت ها و افکاری که به سراغتان می آید و ذهنتان را شدیدا درگیر می کنند و تلاش می کنند تا متقاعدتان کنند که دوباره ارتباط برقرار کنید. دوباره شروع به فکر می کنید: “شاید راهی باشد که بتوان همه چیز را درست کرد” و یا “اگر به سراغ مشاوره می رفتیم شاید مشکلات حل می شد”. ذهنتان به این موضوع پیوند خورده است که هنوز می شود ارتباط را برقرار کرد و همه چیز را درست کرد.
چه باید کرد؟
شما دوست دارید در این مرحله به صورت ذهنی و روحی به خودتان آسیب بزنید تا از این طریق کمی از شرایط خود فاصله بگیرید. ولی این رفت و برگشت های ذهنی که تنها ساخته ذهن شماست قرار نیست شما را به جایی برسانید. پس از خود آزاری و ساخت افکار اشتباه فاصله بگیرید و سعی کنید ذهن خود را درگیر اتفاقات و کار های دیگر کنید.
افسردگی
این جا نقطه تاریک است. شوکه شده اید، عصبانی، سردرگم و بصورت غیر منطقی خوش بین هستید. غم و اندوه به سراغتان می آید. برای احساساتتان متاسف هستید. کارهای کوچکی مانند خارج شدن از رخت خواب و یا رفتن به یک مرکز خرید برایتان سخت است و از آن اجتناب می کنید. این موارد نشانه هایی از یک افسردگی مقطعی است.
چه باید کرد؟
شاید اگر شدت این افسردگی و گوشه گیری شدید است نیاز به مراجعه به یک روانپزشک داشته باشید ولی بدانید که عموما این احوال گذراست. سعی کنید با برنامه های مختلف همچون ورزش و آموزشی خودتان را درگیر کنید تا کمی از این شرایط فاصله بگیرید.
در این زمان باید حتما مواظب اطراف خود باشید. اطراف خود را با افراد مناسب و بسیار صمیمی پر کنید. بسیار مفید است که با کسانی باشید که بسیار دوستشان دارید مانند اعضای خانواده و یا دوستان صمیمیتان.
همانطور که گفتیم مراجعه به یک مشاور می تواند به شما کمک کند. می توانید راحت با او صحبت کنید و مطمئن باشید به خوبی شما را درک خواهد کرد و کمک می کند تا در جهت مثبت حرکت کنید.
پذیرش
در آخرین مرحله شما باید به این نتیجه برسید که زندگیتان در هر صورت در حال جریان است. حال وقت این رسیده که پاکت این نامه را مهر و موم کنید و به سمت زندگی زیبا و سبز حرکت کنید.
چه باید کرد؟
حال آماده باشید که خودتان را بخاطر گذشته ببخشید و حتی از تجربه ای که داشتید ممنون باشید و از آن تشکر کنید. او به احتمال زیاد تاثیرات زیادی بر رویتان داشته است و چیز های زیادی از او آموخته اید. پس از این رابطه و آن چه برایتان اتفاق افتاده است سپاسگذار باشید.
کشف دوباره و تعریف خودتان
از بخش سختی عبور کرده اید. اتفاق های اطراف شما کمی خوشاند تر از روز های قبل است و کم کم به این نتیجه می رسید که گویا از این شکست با موفقیت عبور کرده اید.
نباید عجله کنید و سریعا جای آن را با یک رابطه دیگر پر کنید. می توانید راحت بیرون بروید و با افراد در جامعه ارتباط برقرار کنید اما سعی کنید حداقل ۴-۶ ماه وارد رابطه ای نشوید. در حال حاضر تمام تمرکزتان را بر روی خودتان و ساخت ذهن، بدن و روحتان قرار دهید. هنگامی که این سه منطقه مجددا فعال شود و به خوبی ساخته شود حال اعتماد به نفس و هیجان زیادی برای ادامه زندگی خواهید داشت.
ذهنتان
مغز یک عضو خاص، پویا و بسیار قدرتمند است. شما قادر به تغییر در ادراکی هستید که حقایق را شکل می دهد. پس اجازه دهید آن را بصورت کاملا مثبت تغییر دهید.
باید به یاد داشته باشید که به خودتان احترام بگذارید. خود را با تمامی کمی و کاستی ها ارزشمند بدانید. گفتگوهایتان با خودتان باید کاملا مثبت باشد. اگر منفی فکر کنید اتفاق ها هم رنگ و بوی منفی به خود خواهند گرفت. خوشبختانه ویژگی های خوبی درون شما وجود دارد که باید همیشه به خودتان یاد آوری کنید. یک تمرین بسیار مفید این است که هر روز صبح نکات مثبت را تاکید و تکرار کنید. این امر می تواند کاملا نحوه نگاه به خودتان و جهان اطرافتان را تغییر دهد.
قدردانی نیز یکی دیگر از اعمالی است که می تواند رویکرد هایتان را نسبت به زندگی تغییر دهد. هر روز صبح که از خواب بیدار می شوید، سه چیز را که از آن سپاس گذارید بنویسید. وجود سقف بالای سرم، صبحانه آماده، عشق پدر و مادرم، وجود دوستان صمیمی و غیره. زندگی زیباست و زمانی که یک عمل مثبت را می پذیرید و از آن قدردانی می کنید، باعث می شود تا همیشه بر تمام جنبه های مثبت زندگی تمرکز کنید.
این کار می تواند مثل یک روزنامه نگاری باشد. برای تایید افکارتان شروع به نوشتن آن ها کنید. سپس خواهید دید حتی از آن ها بصورت یک داستان برای کمک به دوستان و یا افرادی که دچار شکست شده اند می توانید استفاده کنید.
این یک راه درمانی است درباره تلاش برای رسیدن به چیزی که نوشته اید. این کار به شما کمک می کند تا افکارتان را به روشنی بیان کنید، سپس آن ها را معنی کنید و هر آن چه را که می توانید از آن ها بیاموزید. همچنین بسیار جالب است که به عقب برگردیم و داستان خود را بخوانیم. با ین کار خواهیم فهمید که چقدر در این را پیشرفت کرده ایم.
بدنتان
ذهن و بدن با هم با شیوه های بسیار شگفت انگیزی همکاری می کنند. یکی از موثر ترین ابزار هایی که به درمان افسردگی به طور طبیعی کمک می کند ورزش است. ورزش باعث بوجود آمدن یک حس خوب می شود و به شما یک روال جامع برای زندگی می دهد و به طور کلی باعث افزایش اعتماد به نفستان می شود. مهم نیست که به سراغ چه رشته ورزشی می روید، مهم این است که شما را به چالش بکشد و باعث شود به زندگی متصل شوید.
رژیم غذایی نیز اگر بیشتر از ورزش تاثیر نداشته باشید، تاثیرش از آن کمتر نیست. پس توجه داشته باشید که از یک برنامه غذایی درست استفاده کنید. مواد غذایی مقوی و طبیعی را دریافت کنید و از غذا لذت ببرید و هنگام غذا خوردن احساس خوبی داشته باشید.
بنابراین شروعی کنید و شروع کوچکی داشته باشید. سعی کنید در راستای سلامتی و شادابی حرکت کنید نه از همان اول به سراغ تمرینات سخت و حرفه ای بروید. سعی کنید خودتان را درون چالش های سالم قرار دهید تا به وضعیت ایده آل خودتان برسید.
روحتان
برای اینکه معنی واضح و دقیق این قسمت را شرح دهیم، از روح می توانیم به عنوان شخصیت و خود رُوحانی شما یاد کنیم. روح چیزی است که به شما انگیزه زندگی می دهد و بدون آن انسان با اجسام بی جان تفاوتی ندارد.
برای اینکه روح خود را از حالت منفی دراورده و به سمت یک راه نو سوق دهید این تمرین را انجام دهید. برای زندگی خود هدف مشخص کنید. ممکن است در نگاه اول این موضوع پیش پا افتاده و قدری کلیشه باشد اما مهمتر از آن چیزی است که فکر می کنید. اگر روح شما آمادگی تلاش و برخواستن نداشته باشد به هیچ عنوان از این شرایط فعلی بیرون نخواهید آمد. پس یک لیست از کارها و هدف های نهاییتان تعریف کنید.
این اهداف می توانند خنده دار و خیلی دور از تصور باشند. مهم نیست. همین که بتوانند شما را در مسیر جدید زندگی قرار دهند کافیست. به عنوان مثال هدف والت دیزنی از ساخت این کمپانی فقط شاد کردن مردم بود. شما نیز هدف خاص خود را داشته باشید. چیزی که به آن علاقه دارید و می توانید تا آخر عمر به دنبال آن باشید.
به عنوان مثال اگر علاقه دارید، می توانید با خود عهد ببندید که تا ۱۰ سال دیگر تمام عجایب هفت گانه را ار نزدیک ببینید. این هدف ممکن است بزرگ باشد اما همین که در فکر شما نقش بسته است یعنی روحتان برای رسیدن به آن آماده است.
برای ارسال دیدگاه خود، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود