اکثرا میدانیم بحث و مشاجره کردن ممکن است در هر مکالمهای، چه شخصی و چه کاری، پیش آید. اما مسئلهای که نمیدانیم این است که در چنین مواقعی چگونه میتوانیم در آن بحث موفق شویم و یک بحث سازنده داشته باشیم. در این مقاله از هاوکنیو قصد داریم پاسخ این پرسش را بدهیم. مدیران موفق و کسانی که برای توسعه و موفقیت کسبوکار خود در تلاش هستند این مقاله را از دست ندهند.
مقدمه
در اوایل قرن بیستم، آلدی یک خواروبارفروشی کوچک خانوادگی در آلمان بود. تئودور و کارل آلبرشت پس از به ارث بردن این کسبوکار از پدرشان، مغازه وی را به صدها فروشگاه زنجیرهای گسترش دادند تا خواروبار ارزان و باکیفیت را به شهرها و شهرستانهای کشور عرضه کنند.
در سال 1960 دو برادر به اختلافی برخوردند که نهایتا به ورشکسته شدن شرکت و تفکیک آن به دو کسبوکار مستقل منجر شد، “آلدی سود” و “آلدی نورد” (Aldi Sud and Aldi Nord). اکنون دو شرکت در سطح جهانی با یکدیگر در رقابتاند، آلدی نورد برند “Trader Joe’s” را دارد و آلتی سود “Aldis” در ایالاتمتحده را اداره میکند.
هر دو شرکت به خاطر مدل محصولات خلاقانه و خوراکیهای ارزان قیمتشان مشتریهای ثابت خودشان را دارند، اما مشخص نیست که اگر این دو 60 سال پیش از هم جدا نشده بودند امروز چه اثری از خود بهجا میگذاشتند. هضم این مسئله که کسبوکاری که به وضوح قدرت زیادی در دست داشت بر سر اختلافی بین دو برادر تفکیک شده است، شاید سخت باشد.
چگونه بحث سازنده کنیم؟
تعارضات بین فردی دلیل عمدهی شکست بسیاری از شرکتها است. این شرایط میتواند بسیار تنشزا باشد و یک محیط کاری گیجکننده و ناراحتی را ایجاد کند و بودن در چنین مکانهایی میتواند شیرهی انرژی هر کسی را بکشد.
اما درگیریها و کشمکشها از طرفی نیز میتوانند به بهتر شدن ما کمک کنند. “بحث سازنده” میتواند نوآوری و ابتکار را تسریع کند. علاوه بر پیامدهای کاری بهتر، میتواند روابط را بهبود بخشد و به رضایتمندی بیشتر شغلی بیانجامد.
بهمنظور درگیر شدن در “بحث سازنده” باید بتوانیم چند فرضیهی اساسی بسازیم.
- تمامی احزاب باید ازنظر فکری صادق باشند. این یعنی به حقیقت علاقمند هستند، خواه در راستای باورها و خواستههایشان باشد یا نباشد.
- اختلاف، مسئلهای شخصی نیست. ما به طور بازتابدهندهای تمایل داریم اینگونه فکر کنیم که اگر شخصی با ما مخالف است یعنی به ما بیاعتماد بوده و یا علیه ما است. تعارض ذاتا موضوعی شخصی نیست. قبل از اینکه به جلو گام بردارید این قضاوتها را کنار بگذارید.
- همه افراد نسبت به ایدههای جدید روشنفکر هستند و اصولا بر روی بهترین نتیجه برای شرکت سرمایهگذاری میکنند. حل یک تعارض میتواند به راهحلهای تقویت شده و راهکارهای طولانی مدت بهتر، منجر شود اما اگر هیچکس نخواهد امور را متفاوت ببیند و روی دیدگاه خودش اصرار بورزد، حرکت دسته جمعی روبهجلو سخت خواهد بود.
بحث سازنده، باعث ایجاد الگوهای فکری متنوع و سود شخصی در کار میشود. یادگیری نحوهی درست پاسخ دادن به این اختلاف نظرها و تعارضات میتواند برای کسبوکار شما خوب باشد. در این مقاله تخصصی از هاوکنیو سه راهکار به شما ارائه میدهیم تا مطمئن شوید در جهت ایجاد نوآوری بحث سازنده میکنید نه اینکه تباهی به بار آورید.
مراحل داشتن یک بحث سازنده در محل کار
همگی در یک جبهه با مشکلات بجنگید
برخی از افراد وقتی در محل کار یا در خانه ناامید میشوند به خودشان یادآوری میکنند که: “تیم من فقط یک تیم است. ما در جهت اهداف مشترکی کار میکنیم، پیروزیهای مشترکی داریم و روی مسائل یکسانی کار میکنیم. ممکن است گاهی در مورد راهکار یا بهترین راه برای حرکت روبهجلو و پیشرفت، توافق نداشته باشیم اما حتی زمانی که با یکدیگر مخالف هستیم باز هم همگی در یک طرف جبهه قرار داریم”.
وقتی فکر کنید دوست یا همکارتان، دشمن شما هستند بهراحتی فراموش میکنید که او نیز در تلاش برای ارائه بهترین تواناییهای خود است. اما با فردی که فکر نمیکنید آدم خوبی باشد قطعا رابطهای برقرار نمیکنید یا او را استخدام نمیکنید. بخشی از ایجاد یک رابطه، چه در روابط شخصی و چه در محل کار، اعتماد است. تصور نیتهای خوب از شما یک مدیر بهتر میسازد. به جای اینکه اشتباه افراد را یک شکست شخصی در نظر بگیرید، شک و شبهههای خود را با دیگران به اشتراک گذاشته تا بدون آنکه باعث رنجش و ناراحتی آنها شوید بدین شکل از دانش و مهارتهای فردی یا تیمی افراد استفاده کنید.
درحالیکه این بیشتر یک تغییر ذهنیت است، میتواند یک اثر معنیدار بر روی ارتباطات شما داشته باشد. حل مسئله بهصورت تیمی روابط را تقویت میکند. تعارض و کشمکشها را نه به صورت یک فرد مقابل فرد دیگر بلکه بهصورت دو نفر در مقابل مسئله چارچوببندی کنید تا ناامیدی را تخفیف داده و رابطه و نتایج را بهبود بخشید. با صحبت کردن در مورد آنچه ما میخواهیم در مقابل آنچه من میخواهم، نشان میدهید که به نتیجهی مثبت اهمیت میدهید و بر روی زیستپذیری طولانی مدت یک راهحل برای طرفین، سرمایهگذاری میکنید.
بدون شک مشاجره کردن کار لذتبخشی نیست. به همین دلیل است که یک مدیر یک کارآفرین به شمار میآید نه یک وکیل. یک مدیر اگر ناامید شود حرفهایش را تکرار میکند و به زدن حرفهایی اصرار میکند که میداند بعدا از گفتن آنها پشیمان میشود. وقتی مشاجره به نقطهای میرسد که دیگر بازدهی ندارد، باید استراحتی به آن داد.
اشتباهات رایج در تصمیم گیری (11 اشتباه خطرناک در تصمیم گیری)
در نظر بگیرید که همواره نباید حق با شما باشد
گاهی اوقات پیش میآید که بعد از یک مکالمه پرتنش برای بازگو کردن آنچه در موردش بحث میشد نیز به مشکل برمیخوریم. به یاد میآوریم که چه احساسی داشتیم و چه حرفهایی زدهایم اما یادمان نمیآید که طرف مقابل چه حرفهایی زده است. تنها این را به خاطر میآوریم که حرفش اشتباه بود. وقتی افراد بحث و دعوا میکنند دو مکالمه مشابه اما موازی شکل میگیرد. آنها بیشتر روی درست بودن و بیان دیدگاه خودشان متمرکز هستند تا گوش دادن، همسطح شدن و حل مسئله.
نیاز به اینکه حق با شما باشد میتواند ناقوس مرگ روابط، چه فردی و چه حرفهای، باشد. اگرچه این یک غریزه طبیعی قابلدرک است اما اگر تمام تلاشتان برای اثبات حقانیت خودتان باشد موضوع مشاجره را از دست میدهید. نزاع میتواند فرصت سازگار برای دو نفر باشد تا دیدگاههای خود را بیان کنند، شنیده شوند و یاد بگیرند. اگر فقط نگران برنده شدن هستید، تاثیرات مثبت این تجربه را محدود خواهید کرد.
یک مدیر اکثر اوقات باور دارد که حق با او است. اما اگر بتواند به تیمش کمک کند تا توافق عام را درک کنند و بسازند، ذی حق بودن کار زیادی برای پیشروی شرکت روبهجلو نمیکند. در روابط فردی هم اگر دوستتان دیگر جواب تماسهایتان را ندهد محق بودن چندان لطفی نیز ندارد.
اجازه دهید افراد به شما کمک کنند
در بسیاری از تعاملات اجتماعی و بخصوص در جهان استارتآپی امروز، به نظر میرسد افراد نمیتوانند از دیگران درخواست کمک کنند. گاهی فکر میکنند که این درخواست کمک نشانهی ضعف آنها است و یا حس تسلطی که از انجام دادن تمام و کمال کارها بهتنهایی میآید را دوست دارند. اغلب افراد حس میکنند درخواست کمک کردن باری است که باعث میشود افراد به خاطرش احساس رنجش کنند یا آنها را کمتر دوست داشته باشند.
طبق گفته روانشناسان، دقیقا عکس این مسئله صحت دارد. این مسئله “اثر بنجامین فرانکلین” نامیده میشود. این اثر بیان میکند که فردی که قبلا لطفی به شما کرده است، نسبت به فردی که قبلا به او لطفی کردهاید، با احتمال بیشتری دفعه بعدی نیز کاری برایتان انجام میدهد. این نظریه اساسی مبتنی بر ناهماهنگی شناختی قرار دارد. ما اصولا اعمال و احساسات خود را عقلانی توجیه میکنیم درنتیجه با یکدیگر سازگار نیستند. شخصی که قبلا به شما لطفی کرده است ازنظر عقلی اینگونه توجیه میشود که او شما را دوست دارد درنتیجه احتمال دارد که مجددا نیز این کار را برایتان انجام دهد.
فنون مذاکره در خرید (23 تکنیک مذاکره در خرید: قسمت اول)
کاملا منطقی است. اینکه از شما درخواست کمک شود حس تحسین شدن به شما میدهد. درخواست کمک از دیگران نشانی از اعتماد شما به دیگران و تحسین خبرگی و تخصص دیگران است. با درخواست کمک کردن بهجای رهبری با موضع منطقی، نشان میدهید که به دیگری احترام میگذارید و سعی دارید ارتباط معناداری را شکل دهید. افرادی که درخواست کمک میکنند باصلاحیتتر از افرادی که این کار را انجام نمیدهند، به نظر میرسند. البته مراقب باشید این کار را بیش از حد انجام ندهید و همیشه قدردانی خود از اینکه به شما کمک شده است را نشان دهید.
سخن آخر
تعارضات کاری میتوانند ارتقا یا سقوط کسبوکار شما را رقم بزنند. افرادی که کسبوکار خود را دارند میدانند اجتناب از بحثهایی که ممکن است در این مسیر برایشان رخ دهید، غیر ممکن است.
اگر کمی از تخیلات خود فاصله بگیریم متوجه خواهیم شد بحثهای دشوار کاری همواره وجود دارند؛ به جای انکار آنها بهتر نیست یاد بگیریم در این بحثها و کشمکشها چگونه رفتار کنیم؟
امید است که بعد از اتمام این مقاله و تمرین موارد گفته شده، نحوه برخود صحیح در مواجهه با چنین شرایطی را آموخته باشید.
منبع: entrepreneur.com
برای ارسال دیدگاه خود، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود