چگونه انگلیسی را به خوبی صحبت کنیم؟ سوالی چالش بر انگیز است که پاسخ دادن به آن به این آسانی ها هم نیست. سالهاست که کلاس می روید و روش های مختلف را امتحان کرده اید و باز هم نمی توانید با زبان انگلیسی با کسی ارتباط صحیح برقرار کنید؟ سطح زبان انگلیسی تان چقدر است؟

مطمئنا مدام این سوال را از خود می پرسید که چگونه می توان به راحتی و بدون مشکل انگلیسی صحبت کرد. آیا اصلا علاقه ای به آموختن زبان (هر زبانی) دارید؟ یا فقط به دنبال راه میانبری برای یادگیری هر چه زودتر مکالمه هستید؟

البته نه تنها ما در هاو کن یو ، بلکه هیچ استادی نمی تواند به شما قول بدهد با روزی نیمساعت وقت، و دو کلاس در هفته در عرض چند ماه به فردی تبدیل شوید که همانند یک نیتیو، انگلیسی صحبت می کند و انگلیسی را می فهمد.

البته اگر چنین کسی پیدا شد حتما حقیقت را از شما پنهان کرده است،  چرا که مقوله آموختن زبان، کار یکی دو روز و حتی یک سال نیست. توجه داشته باشید که در آموختن زبان “چهار مهارت” را باید آموخت و این خود به زمان و تمرینات زیاد و صد البته شور و شوق احتیاج دارد. در این مقاله می خواهیم با شما در رابطه با نحوه مکالمه به زبان انگلیسی سخن بگوییم. با ما همراه باشید.

واقعیت ها را در رابطه با یادگیری زبان، بدانید و بپذیرید

یاد گیری زبان زمان بر است و البته دشوار. برخی به اشتباه خیال می کنند انگلیسی زبان ساده ای است. و یاد گرفتن آن زحمت چندانی نمی طلبد. هیچ معیار دقیقی برای اندازه گیری سختی یاد گیری زبان های مختلف وجود ندارد و تنها این افراد هستند که یاد گیری یک زبان را نسبت به دیگری راحت تر و یا سخت تر توصیف می کنند، ولی در کل اگر واقعی نگر باشیم باید بدانیم که یاد گیری یک زبان جدید آن هم در محیطی که همه با زبان مادری شما صحبت می کنند، کار سخت، نیازمند برنامه ریزی و البته زمان بر است.

البته این برخی، همان هایی هستند که در بالا مصائبشان در رابطه با زبان انگلیسی را با شما در میان گذاشتیم. به هر ترتیب، در زبان انگلیسی بی قاعدگی های زیادی وجود دارد. با نگاه به دوره ی بیست جلدی دیکشنری آکسفورد می توان ملاحظه کرد که زبان انگلیسی از معدود زبان هایی است که تعداد لغات در آن بسیار زیاد است.

این زبان زنده و پویا، افعال زیادی هم دارد. البته شما به عنوان زبان آموز یا فردی که می خواهد در حد متوسط صحبت کند و سخنان و متون را درک کند می توانید با دانستن چندین هزار یا حتی ده ها هزار کلمه و نحوه استفاده آنها در جمله به نتیجه دلخواه برسید.

اما از بین بی قاعدگی های این زبان مثلا می توان به کلمه read اشاره کرد. این کلمه یک جا (رید) خوانده می شود و جای دیگر (رِد). این در حالی است که در هر دو حالت یکسان نوشته می شود. به هر ترتیب، باید اینها را صرفا به کار برد، تکرار کرد و درک کرد تا بدون نیاز به فکر کردن از ان در جای مناسبش استفاده کنیم.

البته اگر از لحاظ ادبی به این مساله نگاه کنیم، این ویژگی غنای خاصی به زبان انگلیسی بخشیده است و مثلا نویسنده یا شاعر می تواند با همین کلمه ایهام و جناس ایجاد کند و به همین خاطر است که ادبیات انگلیسی یکی از غنی ترین ادبیات های دنیاست. در هر حال قبول داریم که شما به عنوان زبان آموز کاری به ادبیات ندارید و صرفا می خواهید حرف و منظور خود را به درستی برسانید و بفهمید.

تمرین، تمرین و باز هم تمرین

دقیقا همانند یک کودک که زبان مادری را به خاطر تکرار ها و در ارتباط بودن با افرادی که مدام کلمات و جملات را تکرار می کنند، فرا می گیرد، شما هم باید محیط را به گونه ای ایجاد کنید که مدام با کلمات، جملات، صدا ها و تصاویر زبان انگلیسی در ارتباط باشید، که البته برای شمایی که در ایران زندگی می کنید کار سختی است.

 این را هیچ وقت فراموش نکنید که با هفته ای دو سه ساعت مطالعه و یک کلاس زبان نمی توان به هیچ جا رسید. بهترین راه برای تمرین زبان این است که روزی چند ده دقیقه و حتی در صورت نیاز چند ساعت اما مفید به مطالعه و تمرین زبان اختصاص دهید. باید مدام به هر نحو شده،(افراد، اخبار، کتب، فیلم، موزیک و …) با زبان در ارتباط باشید.

اما مهم این است که این کار را هر روز انجام دهید. شما باید هر وقت مطالعه می کنید تا جایی که امکان دارد خود را غرق در زبان کنید. باید هر آنچه که به نظرتان دشوار است را بشنوید و بخوانید.

اخبار انگلیسی را نمی فهمید؟ داستان فیلم را متوجه نمی شوید؟ نمی توانید خیلی خوب متون را بخوانید و بفهمید؟ مدام هنگام صحبت کردن پاز می کنید؟ خب اگر این توانا یی ها را داشتید که دیگر احتیاج به یادگیری زبان نداشتید.

  این ها هیچ کدام مهم نیست شما حد اقل گوش کنید تا گوشتان در مبتدی ترین حالت با لغات و جمله ها، تلفظ ها و اینتونیشن ها آشنا شود.

بالاخره اگر می خواهید انگلیسی یاد بگیرید و خوب صحبت کنید، باید تمرین انگلیسی را به کار هر روزه تبدیل سازید.

از یک زمان به بعد، دیگر خود را زبان آموز ندانید. اگر نگرش مناسب و صحیح داشته باشید می توانید به موفقیت برسید. و این تفاوت بین شکست و موفقیت است:

نگرش مناسب، از یک جا به بعد نباید دیگر خود را زبان آموز بدانید بلکه باید خود را یک فرد انگلیسی زبان بدانید. اینگونه اعتماد به نفستان هم بالاتر خواهد رفت و خواهید توانست انگلیسی را به طرز موثرتری به کار ببرید. یک جنبه ی دیگر این نکته این است که باید شروع به اندیشیدن به زبان انگلیسی کنید.

شاید تا اینجا اگر می خواستید به انگلیسی بگویید “تشنه هستم” اول جمله فارسی را در ذهن خود می آوردید و بعد آن را ترجمه می کردید. اما باید تشنه هستم را در ذهن خود به انگلیسی تصور کنید و به زبان بیاورید. که ان هم راهی ندارید جز اینکه شما ان را چندین بار شنیده، دیده و به کار برده باشید.

اگر می خواهید بگویید سیب، باید سیب را در ذهن خود تجسم کنید و بعد بگویید apple. غیر از این فقط دارید جملات فارسی خود را به انگلیسی بر می گردانید نه اینکه انگلیسی صحبت کنید.

یادتان باشد که پاسخ در سوال است

وقتی کسی از شما سوالی به زبان انگلیسی می پرسد با دقت گوش کنید تا همیشه عالی جواب او را بدهید.

پرسش های انگلیسی مثل آینه هستند. اگر کسی سوالی از شما می پرسد و نمی دانید چگونه جواب او را بدهید اول به کلماتی که در سوال او وجود دارد فکر کنید. فرد سوال کننده اکثر کلماتی که شما باید دذر جواب به کار ببرید را به زبان آورده است.

از شنیدن بیشتر استفاده کنید

وقتی زبان آموزان به صحبت های یک فرد انگلیسی زبان گوش می دهند تمرکزشان بر این است که معنای تک تک کلماتی که او می گوید را درک کند. این نکته قطعا مهم است اما چیزهای بسیار بیشتری وجود دارد که می تونید از شنیدن بیاموزید.

سعی کنید هنگام شنیدن نه تنها معنای کلمات بلکه نحوه ی ادا شدن آنها را هم بیاموزید. ببینید فرد انگلیسی زبان چه کلماتی را با هم در یک جمله می آورد و مثلا چه وقت به جای you می گوید ya. سعی کنید دفعه ی بعد که به صحبت های یک انگلیسی زبان گوش دادید به این جزییات توجه کنید تا بتوانید طبیعی تر انگلیسی حرف بزنید.

شاید با خودتان بگویید که این کار در حرف ساده است تا در عمل. هنگام شنیدن سخنان افراد انگلیسی زبان به سختی می توانید معنای تک تک کلمات را بفهمید. آنها ممکن است کلماتی را به کار ببرند که تا حالا اصلا به گوشتان نخورده است، یا شاید خیلی تند صحبت کنند و یا لهجه ی غلیظی داشته باشند.

به هر ترتیب برای افزایش مهارت شنیداری خود باید تا می توانید گوش دهید. یکی از منابع خوب برای زبان آموزان، بخشی از بنگاه خبری Voice of America است که اخبار را با سرعت آهسته تر از معمول و مناسب زبان آموزان پخش می کند. البته منابع زبان انگلیسی اکثرا با لهجه آمریکایی هستند و قطعا با تمرین این منابع با لهجه های استرالیایی و قطعا بریتانیایی مشکل خواهید داشت. اما خبر خوب این است که اکثر زبان آموزان این لهجه آمریکایی را انتخاب می کنند چرا که فرهنگ آمریکا مخصوصا در زمینه های سرگرمی و رسانه فرهنگ غالب است.

زبان را دو دستی بچسبید؛ مثل ماهی سر می خورد!

زبان را یک ماهی پر جنب و جوش در نظر بگیرید که باید آن را دو دستی و با تمام هیجان و احتیاط نگه دارید. در غیر این صورت از دستتان لیز می خورد و تن به اقیانوس فراموشی خواهد سپرد. زبان انگلیسی فرار تر از آن چیزی است که بتوانید تصورش کنید. کافیست چند ماه با زبان در ارتباط نباشید و سپس خواهید دید، کوهی که از زبان ساخته اید چقدر راحت فرو میریزد.

چگونه می توانید مانع لیز خوردن این ماهی شوید؟ باید مدام با زبان تا آخر عمر خود در ارتباط باشید و تمرین و تکرار کنید. باید از زبان استفاده کنید. برای همین است که وقتی امتحان آیلتس یا تافل می دهید، مدرک شما تاریخ اعتبار دارد. بهترین راه این است که هر کلمه ی جدیدی که یاد می گیرید را همان موقع استفاده کنید تا در حافظه تان بماند. وقتی کلمه ی جدیدی یاد گرفتید سعی کنید آن را چند بار در یک جمله به کار ببرید.

عبارات انگلیسی را بیاموزید

برای اینکه بتوانید به زبان انگلیسی (یا هر زبانی) سلیس و روان صحبت کنید باید بتوانید افکار و احساسات خود را ابراز کنید. بنابراین به جای اینکه یک تعداد لغت یا فعل حفظ کنید سعی کنید عبارات را حفظ کنید و مثلا ببینید در زبان فارسی آن عبارت را چگونه می گویید و بعد نحوه ی بیان آن عبارت را در زبان انگلیسی بیاوزید.

خود را بیش از حد درگیر گرامر نکنید

شکی نیست که یاد گیری زبان در کنار یادگیری گرامر و دستور زبانی آن امکان پذیر است اما تا چه اندازه؟

آیا قرار است اتیمولوژی زبان انگلیسی را در دانشگاه تدریس کنید؟ آیا کودکی که زبان مادری فرا میگیرد هم همانند شما درگیر ماضی نقلی و استفهام انکاری می شود؟ پس چرا مدام دنبال این هستید که بفهمید چرا اینجا on استفاده می کنید،  و یا got  چرا انقدر معنی دارد. تنها بدانید که اینجا باید  on  استفاده و اینجا got.

کلید یادگیری زبان یافتن توازن بین مطالعه و تمرین است. مکالمه ی سلیس و روان ربطی به تسلط عالی بر گرامر ندارد – حتی آن فرد آمریکایی که شما در مکالمه الگوی خود قرار داده اید هم  اشتباهات گرامری مرتکب می شود  آن هم زیاد! روان صحبت کردن یعنی بتوانید افکار و احساسات خود را بیان کنید و به اصطلاح لال بازی در نیاورید. به همین دلیل است که گاهی واجب می شسود کتاب گرامر را کناری بگذارید تا بتوانید وقت برای تمرین چهار مهارت زبانی در دنیای واقعی پیدا کنید.

از اشتباه نترسید

لهجه دارید؟ مدام در صحبت کردن وقفه دارید؟  اصلا خوب حرف نمی زنید؟ لغت ها را فراموش مدام مکث می کنید. قبول داریم. عیب ندارد. گاهی برایتان سخت می شود که تمام کلمات و قواعد را در یک جمله ساده قرار دهید. نگذارید ترس به جانتان بیفتد و مانع حرف زدنتان شود. حتی اگر فکر می کنید که مرتکب اشتباه می شوید به حرف زدن ادامه دهید. یادتان نرود که اکثر مواقع افراد منطورتان را درک می کنند حتی اگر اشتباه کرده باشید. علاوه بر این هر چه بیشتر حرف بزنید حرف زدن برایتان ساده تر می شود و کلمات هم سریع تر به ذهنتان می آیند.

حتما یک نگاه به سیاستمداران، افرود معروف و .. چه در ایران و چه سایر کشور های غیر انگلیسی زبان بیاندازید و ببینید که این افراد چچگونه انگلیسی صحبت می کنند. مطمئنا امیدوار تر خواهید شد.

از همه بیاموزید

زبان را حتما نباید از کتاب های درسی و اساتیدتان بیاموزید – هر کس که انگلیسی حرف می زند می تواند به شما در تمرین کمک کند. فرض کنید کسی از شما بپرسد که تلفظ فلان کلمه ی فارسی را برای او بیان کنید. آیا عصبانی می شوید؟ نه! به احتمال زیاد از اینکه به او کمک کرده باشید خوشحال هستید. به همین نحو افراد انگلیسی زبان هم از کمک کردن به شما خرسند خواهند بود. اگر دور و برتان کسی هست که زبانش از شما بهتر است شروع به مکالمه با او کنید و از آنها بیاموزید.


بعد از انگلیسی چه زبانی یاد بگیریم؟ راهنمای انتخاب زبان سوم