مسئولیت شخصی کار های خود را بر عهده میگیرید؟ این سؤال را صادقانه پاسخ دهید: آیا برای خودتان زندگی میکنید؟ یا صرفاً همگام با آنچه رخ میدهد زنده هستید، پیروی میکنید و به آنها واکنش نشان میدهید؟ آیا با احساس مسئولیت شخصی، سُکان را به دست گرفتهاید یا روی صندلی مسافر نشستهاید و اجازه میدهید دیگران برایتان تصمیمگیری کنند؟ پاسختان هر چه که باشد خوب است. شما انسان هستید و مطمئناً کامل نیستید. هیچکدام از ما کامل نیستیم. اما هیچکس نمیخواهد قربانیِ زندگی باشد و هیچکس نمیخواهد با یک قربانیِ زندگی وقت بگذراند. پس اگر بهجای اینکه بهعنوان بازیکن اصلی داستان زندگیتان ایفای نقش کنید و مسئولیت شخصی زندگیتان را به عهده بگیرید، در حال بازی کردن نقش شخصیتی هستید که شرایط را سرزنش میکند، تلنگری که باید به شما وارد شود همینجاست.
شما از این نعمت برخوردار هستید که هرروزی که بیدار میشوید بتوانید تصمیم بگیرید قرار است چه کسی باشید. از همان دقایقی که صبح هنگام چشمانتان را باز میکنید توانایی تصمیمگیری درباره اینکه آن روز قرار است چه کسی باشید را دارید. افرادی که این رمز را برای خود شکافتهاند همان کسانی هستند که بر هنر شاد و با آرامش زندگی کردن تسلط یافتهاند، همان افرادی که با خشنودی بیدار میشوند و مسئولیت زندگیشان را بر عهده میگیرند. ممکن است چنین حسی به دور از دنیای شما باشد اما همهچیز در مورد داشتن یک نگرش متفاوت است.
میخواهید ببینید اوضاع از چه قرار است؟ به خواندن این مقاله از هاو کن یو تا انتها ادامه دهید و یاد بگیرید که چگونه دیدگاهتان را تغییر دهید و مسئولیت شخصی نحوهی زندگی کردن خود را به عهده بگیرید.
مسئولیت شخصی و خودشکوفایی
انسانهای خشنود بهترین نسخه از خودشان را زندگی میکنند و خود را مسئول خوشنودی خود میدانند و این همان چیزی است که روانشناس آبراهام مازلو، زندگی کردن بهعنوان «یک انسان کامل» میداند. احتمالاً جایی در زندگیتان، توالی معروف هرم نیازهای مازلو را دیده باشید، زیرا این توالی یک نظریه برتر رفتار انسانی است و انگیزههای ما را بهعنوان انسان توضیح میدهد.
مردم همواره با ایدهی خودشکوفایی (یعنی کاملاً انسان بودن)، در کشمکش بودهاند. خودشکوفایی در رأس هرم قرار دارد و همچون قله دستنیافتنی به نظر میرسد که تنها تعداد معدودی از افراد به آن خواهند رسید. اما منظور مازلو این نبوده است. درواقع او هرم را ایجاد نکرده است، بلکه درباره یک توالی نوشته و شخص دیگری او را بهعنوان هرم در نظر گرفته است. پس از همهی این سالها ما بهتازگی فهمیدهایم منظور او واقعاً چه بوده!
اسکات باری کافمن: «در این گشتوگذار پر شکاف، یک هرم از مد افتاده کاربرد کمی دارد. در عوض یکچیز کاربردیتر موردنیاز است. ما به یک قایق بادبانی نیاز داریم.»
اسکات باری کافمن، که یک روانشناس انسانگرا است، بر اساس آخرین علوم رفتارهای انسانی در کتاب جدید و ارتقاءیافتهاش با عنوان Transcend: The New Science of Self-Actualization، مجدداً روی هرم کار کرده و در آن تجدیدنظر کرده است. کافمن تأکید دارد که:
یک انسان کامل بودن به معنی زندگی کردن در لحظه، لذت بردن از آن و انجام کارهای موردعلاقه است، زیرا وقتی احساس میکنید به هدفتان دست مییابید در درون خود احساس هماهنگی میکنید و میتوانید سهم معنیداری در جهان داشته باشید.
چرا باید مسئولیت شخصی را به عهده بگیرید
وقتی در قایقی مستقر میشوید، بدون داشتن مسیر یا مقصد در ذهنتان، حرکت را آغاز نخواهید کرد. درست است؟
زندگی هم به همین شکل است، اما بسیاری از ما زندگی میکنیم بدون اینکه هدفی را دنبال کنیم و بهتبع آن گرفتار اضطراب و افسردگی میشویم. به همین دلیل است که داشتن یک هدف مسیر یا ستاره شمالی برای پیشروی به جلو از اهمیت زیادی برخوردار است. البته این اهداف نباید با اهداف مادیگرایانهای همچون ثروتمند شدن یا خرید خانهی موردنظر اشتباه گرفته شود.
اگر اینچنین زندگی میکنید که «من خوشحال خواهم بود اگر…» بهزودی یک درس سخت و خشن خواهید آموخت: اینکه قرار نیست هیچوقت شادی اصیل را تجربه کنید، چراکه هدف برای شما همیشه در حال حرکت و درنتیجه دستنیافتنی خواهد بود. همچنین مهم است که تصمیمات زندگیتان را خودتان اتخاذ کنید، زیرا زندگی کردن برای دیگران قطعاً به ناخشنودی ختم خواهد شد.
آنچه باید انجام دهید عبارت است از یافتن تعادل بین تصمیمگیری در مورد جهتی که شما را به بهترین خودتان هدایت میکند و اطمینان حاصل کردن از اینکه از زندگی روزمرهتان لذت میبرید.
به گفته اسکات باری کافمن، «قسمت سخت کار این است که واقعاً در زمان حال زندگی کنید و بتوانید بدون فکر کردن به آخر کار زندگی کنید. درست مانند این است که شجاعت این را داشته باشید که بادبانهای قایقتان را بازکنید و ببینید باد شما را به کجا خواهد برد. اینکه بخواهید به بهترین نسخهی خودتان تبدیل شوید شجاعت زیادی میطلبد.»
بهترین نسخهی شما چیست؟
هدف از بهترینِ خود بودن تنها و تنها پذیرش است. شما باید بتوانید خوب و بد خود را در کنار هم بپذیرید. سایهها را بپذیرید و تمام چیزهایی که در تاریکی پنهانشدهاند و یا از ترس بیرون میآیند را بپذیرید. کمی نور روی آن بیندازید و تاریکیها را کشف کنید.
اگر کودکی سختی داشتهاید یا دچار آسیبهای روانی شدهاید، اگر احساس بیهدفی یا گمگشتگی در یک اقیانوس بیانتها را دارید، هر چه که هست باید بخشی از مسئولیت جایی که در آن قرار دارید را بپذیرید. شما مسئول عقایدی که بر اساس گفتههای دیگران داشتهاید نیستید، اما مسئولیت رسیدگی به آنها را بر عهده دارید.
افرادی که مسئولیت زندگی و نقاط ضعف خود را بر عهده میگیرند و انتخاب میکنند که زندگیشان را در جهت پیشرفت و تقویت ابعاد مثبت و سالم بگذرانند، همان کسانی هستند که از خود شجاعت نشان میدهند. از دکل قایق بادبانی خود بالا روید و فراتر از خواستهها و احساسات شخصیتان را ببینید. شاید دریابید که میلیاردها قایق دیگر در آنجا سرگرداناند و شاید کسی به کمک شما نیاز داشته باشد.
اما تا زمانی که به خودتان کمک نکرده باشید، نمیتوانید به آنها کمک کنید
چگونه مسئولیت شخصی را به عهده بگیریم
مسیر یادگیریِ به عهده گرفتن مسئولیت شخصی ممکن است صعبالعبور باشد اما میتوانید آن را با گامهای ساده شروع کنید و سپس به مقابله با ابعاد دشوارتر بپردازید. در اینجا دو گام وجود دارد که باید بر اساس تمثیل قایق بادبانی بردارید.
۱. امنیت بدنهی کشتی و ملوان را حفظ کنید
زندگی ما، درست مانند اقیانوس، دارای فراز و نشیبهای فراوان و پر از جزر و مد است. اما داشتن یک قایق محکم به این معنی است که میتوانید چنین آب و هوایی را تاب بیاورید و بدون واژگون شدن یا غرق شدن مسیر را طی کنید. بدنه کشتی نشاندهنده نیازهای اساسی شما است، نمیتوان بر سر آنها مذاکره کرد و برای یک سفر ایمن موردنیازتان هستند. این نیازها عبارتاند از: امنیت عزتنفس و ارتباط با دیگران.
بررسی کنید و از خودتان بپرسید آیا نیازهای اساسی شما ارضا میشوند یا نه؟ آیا نسبت به اینکه چه کسی هستید مطمئن هستید؟ آیا باقدرت اراده و انگیزه در کشمکش هستید؟ ارتباط کافی با دیگران دارید؟
برای اینکه بدانید مسئولیتهای شما در کجا قرار دارند، لازم است که این سؤالات را از خود بپرسید. سؤالات برای تمامی ما صدق میکنند و میتوانند دلایلی برای لذتبخش نبودن سفر ما باشند.
آبراهام مازلو میگوید، «هیچ انسانی از عواقب وخیم تنهایی در امان نیست و ارضای هیچیک از نیازهای اساسی انسان نمیتواند جایگزین یک ارتباط عمیق شود.»
یادتان باشد: شما فقط یک قایق و یک سفر در اختیار دارید. بنابراین باید روی همینها حساب کنید
2. بادبانهای خود را باز و تقویتشان کنید
کل صحبت مازلو درباره تمرکز نکردن و تأکید نکردن بیشازحد روی مقصد بود. بله روانه مسیر درست شوید، اما با یافتن هدف روی لذت بردن از قایقسواری متمرکز شوید. تجاربتان را به اوج برسانید و از تمایلتان به جستجو تبعیت کنید.
آخرین باری که شجاعت باز کردن بادبانهایتان را پیداکردهاید کی بوده؟ اینکه آسیبپذیر بوده و خواسته باشید که شکست بخورید؟ آخرین باری که در جریان زندگی قرار گرفتهاید کی بوده؟ همان لحظهای که آنقدر مجذوب کار در حال انجامتان شدهاید که ناامنیها و نگرانیهای خود را فراموش کردهاید؟ جایی که فقط خوشحال بودهاید؟
مازلو معتقد بود که همهی ما فرم منحصربهفرد خودمان را از اوج تجربهها داریم:
«یک اجرای ورزشی یا موسیقی عالی، تجربه خلاقانه، درک زیباییشناختی، تجربه عشق، تجربه جنسی، تولد کودک، لحظههای بینش و درک، تجربه مذهبی یا عرفانی و یا غلبه بر یک چالش عمیق_این تجربه میتواند هر چیزی باشد که برای آن شخص نزدیکی به کمال محسوب شود.» انسان کامل بودن یعنی اینکه شما به دنبال رویدادهای جدید چالشبرانگیز و نامطمئن برای رشد بیشتر خود هستید. آیا این خوب نیست که جزر و مد (فرصتها) را برای قایقهای دیگر پدید آورید و از فرصتهای شگفتانگیز استفاده کنید. تصور کنید که اگر فقط میتوانستید همهی منفیها را فراموش کنید و روی بودن در لحظه تمرکز کنید، چه میشد.
سخن آخر هاو کن یو
اگر به یاد نمیآورید که آخرین بار چه موقع واقعاً احساس خوشبختی کردهاید، اگر احساس ملالت یا سردرگمی میکنید، اگر فکر میکنید در مسیر اشتباه قرار دارید، پس با اصول پایه شروع کنید. قبل از اینکه به خود شکوفایی نزدیک شوید، مطمئن شوید که نیازهای اساسیتان برآورده میشود.
به اشتباهاتی که در زندگی مرتکب شدهاید نگاهی بیندازید و از آنها درس بگیرید و برای انجام کارهای بزرگتر و بهتر به حرکت ادامه دهید. وقتی یاد گرفتید که چگونه با مسئولیتپذیری زندگی کنید، خواهید دید که قطبنمایتان بهطور طبیعی شما را در جهت خوشنودی و موفقیت قرار میدهد.
برای ارسال دیدگاه خود، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود