خطاهای ذهنی فراوان هستند. اگر گاهی در پایان روز کاریتان از دستیافتههای ناچیزتان ناامید میشوید، بدانید که فقط شما این مشکل را ندارید. تحقیقات نشان میدهند که 26 درصد مردم در حالی محل کارشان را ترک میکنند که کار مقرر آن روزشان را به اتمام نرساندهاند. به نظرتان میرسد کل روز را مشغول بودهاید اما کار مهمی را پیش نبردهاید. البته که زندگی این نیست که مثل یک روبات مولد باشید و هر ثانیه از وقتتان را بهینهسازی کرده باشید. اما خواستهی اکثر ما این است که احساس منظم بودن کنیم و در پیگیری اهداف اصلیمان و حل مسائل مهم زندگی مؤثر عمل کنیم. اولین گام خوب در این راستا درک خطاهای ذهنی ای است که معمولاً مانع متمرکز شدن ما روی اتمام کار میشوند. 5 مورد رایج را در این مقاله برایتان آوردهایم:
مدت زمانی که در طول یک روز معمولی روی کارتان متمرکز هستید را بیشتر از حد واقعیاش تخمین میزنید
پروژههای خلاقانهی طولانیمدت، تفکر استراتژیک و ایجاد مهارت و روابط، همگی نیازمند توجه متمرکز شما هستند مخصوصا زمانی که بحث خطاهای ذهنی به میان می آید.. اینکه بهصورت خوشبینانهای فکر کنید تمام روز یا هفت ساعت در روز را برای این نوع کارها وقت دارید و بعد اولویتهایتان را بر اساس این فرض بنا کنید، کار راحتی است. بااینحال برای بسیاری از ما جلسات، ایمیلها، تماسهای تلفنی و سؤالات فوری که باید پاسخ داده شوند، بخش زیادی از وقتمان در دفتر کار را میگیرد. دادههای جمعآوریشده از اپلیکیشن پیگیری زمان RescueTime نشان میدهد که افراد چیزی در حدود یک ساعت و 12 دقیقه زمان بیوقفهی کاری در طول روز دارند.
اگر زمان محدودی که برای کار متمرکزی دارید را بدانید میتوانید اولویتهایتان را با جرئت بیشتری انتخاب کنید و برای مدتزمان خاصی از عوامل حواسپرتی دوریکنید. وقتی 60 تا 90 دقیقه زمان در دسترس دارید، سعی کنید روی اهدافی با تصویر بزرگتر متمرکز شوید- که بهاندازهی تمرکز روی کارهای روزمره با حساسیت زمانی وسوسهانگیز هستند). این را هم یادتان باشد که حتی آن پروژههای مهم و پیچیده معمولاً وظایف اجرایی با خود به همراه دارند که نیازمند تمرکز یا خلاقیت زیادی نیست (مثلاً رهگیری یک کتاب مرجع موقع نوشتن یک کتاب). بهعنوان راهحلی برای زمان محدودی که برای کارهای سختتر وجود دارد، این فهرست کارها ر ا شناسایی کرده و در 15 دقیقههای اضافهای قرارشان دهید که بین جلساتتان وجود دارد. یا میتوانید در وقفههای مورد انتظاری که در طول پروژههای طولانیتر قرار دارد به آنها رسیدگی کنید.
از روشهای اثباتشده و پایدار که بسیار خستهکننده یا خیلی ساده به نظر میرسند غافل میشوید
اگر از مواد خودیاری خلاقیت استفاده میکنید، احتمالاً با مفاهیم روانشناسی شناختی-رفتاری آشنایی دارید. بهعنوانمثال اگر «نیتهای اجرایی» را شکل دهید احتمال پیگیری آنها بیشتر است. این نوع هدفگذاری شامل تعیین زمان و مکان انجام کار و نحوهی غلبه بر موانعی که با آنها مواجه میشوید است. همچنین احتمالاً در این مورد خواندهاید که کاهش تعداد تصمیماتی که باید در طول روز بگیرید به کاهش خستگی ذهنیتان کمک میکند و ارادهتان را تقویت میکند. احتمالاً میدانید که وقتی کاری را، مثلاً با اطمینان از اینکه مواد موردنیاز را در اختیاردارید، آسانتر میکنید، احتمال بیشتری دارد که کار را شروع کنید. اما وقتی این اصول را میشنویم یا دربارهشان میخوانیم، بدون اینکه کامل اجرایشان کرده باشیم، آنها را جزء راهکارهای قدیمی میدانیم.
برای هر یک از پروژههای مهمتان گام بعدیتان را تعریف کنید، همهی موارد موردنیازتان را درد دسترس قرار دهید و آمادهی اقدام شوید. مثلاً اگر میخواهید در حین تمرین یک سخنرانی از خودتان فیلمبرداری کنید فضایی که میخواهید استفاده کنید را ایجاد کنید، دوربین را به مدت یک دقیقه امتحان کنید و مطمئن شوید فضای کافی برای ذخیرهی ویدئویتان دارد. اگر این موانع تمرین را از سر راه شروع کار بردارید، زمان متمرکزتان را از دست نخواهید داد.
اگر دوست دارید خودتان را بهعنوان یک فرد خاص و منحصربهفرد ببینید، ممکن است تصور کنید راهحلها ساده برای این هدف به دردتان نمیخورد، چون دوست دارید از دیگران متفاوت باشید. اما اینیک تله است. مطمئن شوید که در تمامی راهکارهایتان از راهکارهای کسلکننده اما آسان و مؤثر استفاده میکنید. بهجای جستجوی راهکارهای پیچیده، ایدههای ساده را بهصورت خلاقانه به کار ببرید.
بهصورت صفر یا صدی به تغییر فکر میکنید
از جمله خطاهای ذهنی همین مورد است. اغلب مطمئن نیستیم که تغییر عادت خاصی میتواند به خلاقیت ما کمک کند یا نه اما ازنظر روانشناختی در برابر انجام آن مقاومت میکنیم. بهعنوانمثال ممکن است معتقد باشید که خواب کافی خلاقیتتان را تقویت میکند اما درواقع شما از آن گروه افرادی هستید که انرژیتان در طول شب بیشتر است و در برابر توصیهی زود رفتن به رختخواب مقاومت میکنید. بهجای اصرار ورزیدن روی چیزی که نسبت به آن احساس مقاومت میکنید، به دنبال ایجاد تغییری باشید که برایتان مسئلهی بغرنجی نیست( خطاهای ذهنی ). کم کردن نور خانهتان با استفاده از فیلترهای نور آبی روی دستگاهتان، یا اینکه 30 دقیقهی نهایی روز کاریتان را صرف برنامهریزی روز بعد کنید (ایجاد یک انتقال)، میتواند بهراحتی زمان خواب شمارا 10-15 دقیقه جلو بی اندازد. بااینحال اگر فکر میکنید که یا باید 2 ساعت در زمان خوابتان تغییر ایجاد کنید یا اصلاً کاری نکنید، یا فقط روی این حقیقت متمرکز میشوید که نمیخواهید عادت با گوشی خوابیدن را ترک کنید، در این صورت شاهد هیچ تغییری نخواهید بود. بردهای کوچکی که مقاومت روانی را در شما تحریک نمیکنند، جمعآوری کنید. وقتی تغییرات کوچک را با موفقیت ایجاد کردید، طبیعتاً تمایلتان برای ایجاد تغییرات دیگر هم افزایش مییابد.
نحوهی انجام کارهای نادر اما تکرارشونده را فراموش میکنید
اگر کاری را روزانه انجام دهید، احتمالاً فرایند مؤثری برای انجام آن دارید. اما اگر کاری را فقط سالی یک یا چند بار انجام دهید، احتمالاً چنین فرایندی را نخواهید داشت. مثلاً تمیز کردن درام پرینتر را در نظر بگیرید. هر بار برای انجام چنین کاری باید سرچ آنلاین انجام دهید که این کار زمانبر است. اما حالا فرض کنید طرز انجام این کار را در قالب ایمیلی با عنوان “طرز تمیز کردن درام پرینتر” برای خودتان ارسال و ذخیره کنید. حالا دیگر لازم نیست که هر بار برای انجام این کار کل فرایند واردکردن مدل پرینتر و یافتن دستورالعمل مناسب را طی کنید.
بعدازاینکه چنین فرایندی که قرار است بازهم در آینده تکرارش کنید را انجام دادید، دستورالعمل خودتان را به عنوان کارآمدترین روش انجام کار بنویسید و درجایی که بهراحتی پیدا شود ذخیره کنید.
ارزش نشتیهای کوچک انرژی و زمان را درک کنید
اینکه اکثر روزها کمی از زمانتان را صرف پروژههای بزرگ و یا تقویت مهارتهایتان کنید، در مقایسه با وقتی که هیچ زمانی را صرف این کار نمیکنید، برای ایجاد تغییر چشمگیر در نتایج کلی_تان کافی است. از طرف دیگر نشتیهای کوچک زمان و انرژی میتواند اثرات منفی بزرگتر ازآنچه تصور میکنید داشته باشد. آن 10 دقیقهای که صرف گشتن دنبال کلیدها یا پاسخ دادن به ایمیلی که به پاسخ فوری نیاز ندارد میکنید، بهخودیخود ناچیز است. اما نمونههای زیادی ازایندست میتواند جریان کار شمارا مختل کند، یک حس هویتی منفی در شما ایجاد کند، و بهطورکلی انرژی شمارا تضعیف کند. وقتی سیستمهایی را ایجاد میکنید که نشتیهای کوچک زمان/انرژی را مطرح میکنند (مثلاً کاهش تصمیمگیریهای غیرضروری، ساده و مؤثر کردن کارها، دستهبندی کردن، بهصورت خودکار درآوردن، ارجاع دادن به منبع بیرونی، استفاده از چکلیست)، از مزایای شفافیت ذهنی ناشی از این کار بهره میبرید که از صرفهجویی در زمان بسیار پیشی میگیرید.
اگرچه توصیههای این مقاله برای خطاهای ذهنی مشکلات خلاقیتتان را تمام و کمال حل نمیکنند اما ایدهی بهتری برای به انجام رساندن مهمترین کارها به شما میدهند.
برای ارسال دیدگاه خود، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود