مهارت های مدیریتی را باید تجربه کرد. باید وظیفه مدیریتی داشت و در انجام کار این مهارت ها را کسب و تجربه کرد. نمی شود ادای مدیر ها را درآورد. البته لازم هم نیست لزوما مدیر یک شرکت، استارتاپ، یا کسب و کار باشید، به عنوان پدر یا مادر خانواده هم شما یک مدیر هستید و وظایف های مدیریتی دارید. اما این مهارت ها چیست؟

 مهارت های زیادی هستند که مدیران باید برای شغلشان یاد بگیرند. به عنوان مثال آنها می توانند یاد بگیرند چگونه کارت های زمان حضور را تأیید کنند؛ عناصر کلیدی در قوانین استخدام را یاد بگیرند، یا مراحل اجرای یک مصاحبۀ خوب را فرا بگیرند. اما چند مهارت و ویژگی اصلی هم وجود دارد که سازمان ها باید از روز اول در مدیران ببینند.

پس اگر شما یک متخصص منابع انسانی هستید که سعی می کند انتظارات را به اطلاع تیم مدیریت برساند، این فهرست می تواند برایتان مفید باشد. یا اگر فردی هستید که می خواهد در نهایت یک مدیر شود به ایجاد این مهارت های پایه در خودتان فکر کنید.

ارتباط کلامی

یک مدیر قبل از هر چیز باید یک کوچ (Coach) یا مربی باشد. مدیران به کارکنان بازخورد می دهند، آموزش را اجرا می کنند و راهنمایی هایی برای عملکرد ارائه می دهند. به این ترتیب باید بتوانند به طور مؤثر یک مکالمۀ دوطرفه داشته باشند.

سوال پرسیدن

این مورد کمی با حل مسئله متفاوت است. مدل حل مسئله را می توان توضیح داد. مدیران باید کنجکاو باشند و بخواهند (به جای فرض کردن پاسخ ها) سوال بپرسند. همچنین باید این ویژگی را داشته باشند که وقتی چیزی را نمی دانند بگذارند دیگران متوجه این موضوع بشوند.

گوش دادن

نمی توان این را با ارتباط کلامی در یک مقوله گنجاند زیرا گوش کردن به خودی خود از اهمیت زیادی برخوردار است و همچنین بخشی از سوال پرسیدن است. همکاران با کمی سکوت مشکلی ندارند. بهترین مدیران کسانی هستند که می دانند که صحبت کردن را تمام کرده و به گوش کردن بپردازند. همچنین فنون گوش کردن فعالانه را هم می دانند.

مدیریت زمان

وقتی مدیران پروژه های زیادی در دست دارند و وقت کافی برای انجام آنها ندارند مجبور می شوند کارهایشان را اولویت بندی کنند. این موضوع لزوما چیز بدی نیست، مگر زمانی که کارکنان به اولیت های آخر منتقل شوند. مدیران باید توانایی این را داشته باشند که در عین اینکه زمانشان را مدیریت می کنند به اهدافشان هم برسند و در کنار همۀ اینها از نیازهای کارمندانشان هم پشتیبانی کنند.

تصمیم گیری

وقتی صحبت از اولویت بندی می شود، تنها راه برای انجام مؤثر این کار تصمیم گیری خوب است. مدیران باید بتوانند به موقعیت نگاه کنند و ارزیابی خوبی را در مورد آنچه که باید انجام شود صورت دهند. اگر به اطلاعات بیشتری برای تصمیم گیری نیاز دارند باید از سه مهارت اولی که در مقاله آورده شده استفاده کنند.

خدمات مشتری

مدیران مشتریان چندگانه ای دارند- اعم از مشتریان داخلی و خارجی. آنها باید به این درک برسند که مشتریانشان چه کسانی هستند، چه می خواهند و چگونه با آنها سر و کار داشته باشند. این موضع برای مدیریت زمان مؤثر و تصمیم گیری ضروری خواهد بود.

فکر کردن

منظور از این مورد این است که مدیران باید بدانند که چه موقع به سراغ تصویر بزرگ تر بروند و چه موقع روی جزئیات تمرکز کنند یا چه موقع از هر دوی اینها در کنار هم استفاده کنند. باز هم این مهارت های اساسی با هم در ارتباطند و تأثیراتی را روی یکدیگر دارند. لازمه یک تصمیم گیری خوب این است که بدانید چه موقع اطلاعات درست و به میزان مناسب را در اختیار دارید که این موضع بر اساس روش تفکر می تواند متفاوت باشد.

مدیریت استرس

ما نمی توانیم به دیگران بگوییم چگونه استرسشان را مدیریت کنند. اما می توانیم با مدیریت استرسمان روی دیگران تأثیر بگذاریم. مدیران باید بتوانند سطح استرس خود را تشخیص داده و آن را مدیریت کنند و سطح مشخصی از آرامش را به تیمشان نشان دهند.

مدیریت تعارضات

مدیران باید به دو دلیل بتوانند منازعات را عنوان کنند: یکی به منظور کمک به دیگران در حل تعارضاتشان و دیگری به خاطر اینکه بتوانند از موضعشان دفاع کنند، حتی اگر این معنی مخالفت کردن با رئیس و همکارانشان باشد. آنها باید بدانند که چگونه میانجی گری کنند و همچنین تعارضات محل کار را مدیریت کنند.

ارتباط مکاتبه ای

همکاری آنلاین و ابزارهای شناسایی ارتباط با کارمندان را آسان تر کرده است. اما در این مورد هم مانند بقیۀ متون نوشتاری خواندن احساسات از پس واژگان کار دشواری است. مدیران باید مهارت های نوشتاری خوبی داشته باشند تا واژگانی که انتخاب می کنند به طور صحیح درک و تفسیر شوند.

سازمان ها مسئولیت های زیادی را روی دوش مدیران گذاشته اند. اینکه به طور شفاف انتظاراتشان از نقش مدیر را بیان کنند موضوع بسیار مهمی است. کارکنانی که می خواهند به سمت مدیریت ارتقاء پیدا کنند باید بدانند که چه مهارت هایی را باید به نمایش بگذارند و دلیل داشتن این مهارت ها چیست. هر چه سازمان ها در مورد مهارت ها باز و شفاف عمل کنند، می توانند موقعیت های بیشتری را برای کارکنان ایجاد کنند تا آن مهارت ها را در خودشان توسعه دهند.

مقالات مرتبط


10 مهارت مدیریتی که از شما رهبر موفق می سازد